ربیعی چه کسی را شهید زنده خواند؟

امروز در خبرها می خواندم که ربیعی وزیر کار در مراسم معارفه مدیران عامل شرکت هواپیمایی آسمان حسین علایی مدیر عامل جدید آسمان را شهید زنده خوانده است.

اما این شهید زنده کیست؟

جهت یادآوری باید گفت شهید زنده ربیعی یعنی حسین علایی همان کسیست که اگر مقاله معروفش در روزنامه اطلاعات در 19 دی 90 بدون توجه نام نویسنده دوباره خوانده شود انسان گمان می کند یک ضد انقلاب باسابقه این مقاله را نوشته است که این شهید زنده در پوشش حمایت از فتنه 88 تمام ارکان نظام و ولایت مطلقه فقیه مورد آماج حملات بی پایه و اساس خود قرار داده بود که حتی روزنامه اطلاعات با وجود همسویی سیاسی با نویسنده مجبور به عذرخواهی شد.

جهت جلوگیری از فراموشی تاریخی و شناسایی این شهید زنده دوباره این مقاله موهن و همچنین نامه فرماندهان دفاع مقدس خطاب به علایی را بازنشر میکنم.

مقاله علایی:

روز ۱۹ دی ماه سال ۱۳۵۶ سر آغاز قیامی مردمی و فراگیر است که ظرف حدود یک سال توانست شاه را از کشور بیرون کند و به نظام سلطانی ۲۵۰۰ ساله در ایران پایان دهد. اما این ماجرا خیلی ساده شروع شد و بهانة آن را خود حکومت فراهم کرد. در روز ۱۷ دی ماه روزنامة اطلاعات که توسط یک سناتور مورد اعتماد اداره می‌شد مقاله‌ای را با عنوان ارتجاع سرخ و سیاه علیه آیت الله خمینی که توسط شاه به عراق تبعید شده بود به چاپ رساند. چاپ این مقاله مورد اعتراض طلاب حوزة علمیة قم قرار گرفت و من که خود در آنجا بودم به اتفاق تعدادی از طلاب به در منزل تعدادی از اساتید حوزه علمیه قم مراجعه کردیم تا آنها به درج یک طرفه مقاله توهین‌آمیز علیه شخصیت محبوب مردم اعتراض کنند. این رفت و آمد به در خانة علمای قم دو روز به طول انجامید و حکومت شاه به بهانه نداشتن مجوز برای راهپیمایی به طلاب و جوانان در خیابان صفائیه حمله کرد و تعداد ۶ نفر از طلاب و معترضین را کشت و عده‌ای را نیز مجروح کرد. رفتار غلط مأمورین امنیتی شاه،نارضایتی مردم از حکومت سلطنتی را به اوج رسانید و به استمرار آن کمک کرد.چنین رفتاری موجب شد تا چهلم‌ها در ایران به راه بیفتد و رژیم شاه ظرف یک سال بیش از ۲۰۰۰ نفر از مردم معترض را در خیابان‌های شهرهای مختلف بکشد.ولی هرچه بر کشته‌های خیابانی و بازداشت مردم و تعداد زندانیان سیاسی افزوده می‌شد عملا از اقتدار نظام شاهنشاهی کاسته می‌شد. ‏

تا قبل از این حوادث، مردم مستقیما شاه را خطاب مخالفت‌های خود قرار نمی‌دادند و سعی می‌کردند تا انتقادات را متوجه نبود آزادی بیان در کشور،فقدان آزادی‌های سیاسی و رفتار بد مأمورین دولتی به ویژه عناصر گارد شاهنشاهی و در نهایت دولت وقت بکنند. اما تداوم رفتارهای خشن حکومت و سرکوب شدید اعتراضات باعث شد که مردم لبة تیز مخالفت‌های خود را متوجه شخص شاه بکنند و خواستار تغییر اساسی در نظام حاکم شوند. نامه نگاری‌ها به شاه شروع شد و او به حق عامل همة نابسامانی‌های کشور اعلام شد.‏

این روند ادامه یافت تا آن که مردم، آزادی و نجات خود را در برپایی جمهوری اسلامی دیدند تا هم از حکومت یک شخص به صورت مادام العمر جلوگیری کنند و هم مردم با انتخابات آزاد بر سرنوشت خود حاکم باشند و هم حکومت برخاسته از متن فرهنگ مردم که اسلام است باشد و تعارضی بین باورهای مردم و اَعمال حاکمیت نباشد. به هر حال شاه به سرکوب‌ها و توسعه اختناق ادامه داد تا با رهبری امام خمینی همة مردم علیه وی بسیج شدند و او برای نجات جان خود و خانواده‌اش مجبور به فرار از کشوری شد که خود را صاحب آن می‌دانست. به نظر می‌رسد احتمالا سوالات زیر پس از فرار برای شاه مطرح شده باشد که می‌تواند برای سایرین تجربه‌ای مهم و عبرت آموز باشد.

۱-اگر در واکنش به حضور مردم در مجالس ترحیم فرزند امام خمینی سعه صدر به خرج می‌دادم و با مقاله توهین‌آمیز که نویسنده آن داریوش همایون وزیر اطلاعاتم با اسم مستعار بود،مردم را تحریک نمی‌کردم بهتر نبود؟

۲- اگر پس از انتشار مقاله در روزنامه حکومتی، اجازه پاسخ به آن مقاله را در همان روزنامه می‌دادم حکومتم دوام بیشتری نمی‌یافت؟

۳- اگر به مردم معترض اجازه راهپیمایی مسالمت‌آمیز را می‌دادم و آنها را متهم به اردو کشی و زورآزمایی خیابانی نمی‌کردم، مسئله خاتمه نمی‌یافت؟

۴- اگر به مأمورین دستور می‌دادم که به تظاهر کنندگان تیراندازی نکنند و هوشمندانه و با تدبیر آنها را آرام کنند،نتیجه بهتری نمی‌گرفتم؟

۵- آیا اگر به جای حصر کردن بعضی از بزرگان در خانه‌هایشان و تبعید تعدادی دیگر به سایر شهرهای دوردست و زندانی کردن فعالین سیاسی، باب گفت‌وگو و مراوده با آنها را باز می‌کردم، کار به فرار من از کشور می‌انجامید؟

۶- اگر به جای اتهام زدن به مردم که خارجی‌ها عامل تحریک شما هستند به شعور جمعی آنها توهین نمی‌کردم حالا خودم مجبور بودم به خارجی‌ها پناه ببرم؟

۷- آیا اگر به جای متهم کردن مخالفین خودم به اقدام علیه امنیت کشور،وجود مخالف را می‌پذیرفتم و حتی آن را قانونی تلقی می‌کردم و برای آنها حق قائل بودم نمی‌توانستم بیشتر برمسند قدرت باقی بمانم؟

طبیعی است که دیکتاتورها برای خود حق ابدی حاکم بودن بر مردم قائل هستند و در زمانی که در کاخ سلطنت با همراهان متملق و چاپلوس احاطه شده‌اند فرصت طرح این سوالات را ندارند و زمانی به فکر می‌افتند که مثل قذافی پس از موش و حشره خواندن مخالفین، مجبور شوند فرار را بر مقاومت و ایستاده مردن ترجیح دهند. فاعتبروا یا اولی الابصار

متن نامه 12 فرمانده دفاع مقدس خطاب به حسين علايي

مطالعه مقاله شما در روزنامه اطلاعات مورخه دوشنبه 19 دی 1390 بار دیگر بر زخم کهنه اهانت به انقلاب اسلامی و رهبری الهی آن که شیوه همیشگی و عاجزانه دشمن زخم خورده بوده نمک پاشید، اما بگذار دردمندانه اعتراف کنیم درد این زخم البته جانکاه‏تر در دل نشست.

34 سال قبل، صاحب قلم مزدوری بر چهره مبارک حضرت امام خمینی(ره) تیغ جفا کشید که از او انتظاری جز آن نمی‌رفت، لذا اگرچه اهانت او سخت بود ولی عجیب نبود.

اما این‌بار فردی با سیاط و نیش قلم به خلف صالح خمینی کبیر اهانت روا می‌دارد که عمری سر سفره انقلاب اسلامی و لطف و احسان رهبری نشسته بوده و اکنون چنین ناروا و بی‌پروا حق نمک خوردن را پاس نمی‌دارد و نمکدان می‌شکند. لذا تیغ جفای او بیشتر دل را می‌خراشد و بر عمق جان می‌نشیند.

فراموش نکرده‌اید که ما علویان سربه‌دار با شهدا و امام‎مان پیمان بسته بودیم تا بصیرت‌های‏مان را بر سلاح‌های‎مان حاکم کنیم، اما شما را چه شده است که اجازه می‌دهید نیش قلم‎تان بر صفحه سفید سوابق جهاد و ایثارگری‏تان خط سیاه بکشد و شما را به چنگ اندازی بر چهره عزیزترین سرمایه انقلاب اسلامی و برترین یادگار امام راحل(ره) دعوت کند.

کمی به اطراف خود بنگرید، در چه اردوگاهی قرار دارید و با چه کسانی هم‌نوا و هم‌سو شده‌اید. آیا در اطراف‌تان چهره‌های پلیدی نمی‌بینید که دیروز در اردوگاه انقلاب و همراه و هم‏پای شهدا به نبرد با آنان برخاسته بودید، آنان که دیروز دشمن شما و امت حزب الله بودند و شما هم‎پای سردارانی که امروز از آنان فاصله گرفته‌اید و آبروی خود را در گروی نبرد جانانه با آنان می دیدید، چرا امروز به‌جای مقابله، به شما لبخند می‌زنند و برای گل هایی که به جبهه انقلاب اسلامی می‌زنید، برای‎تان هورا می‌کشند و تشویق‎تان می‌کنند؟

کمی به جغرافیای وسیع انقلاب اسلامی نگاه کنید، جغرافیایی که امام راحل(ره) فرمودند مرز و کشور نمی‌شناسد و مرزهای آن را عقیده و ایمان تشکیل می‌دهد. در این جغرافیای وسیع که امروز بانشاط‌ترین و بالنده‌ترین روزهای خود را در حیات بیداری اسلامی سپری می‌کند و در حالی که همه انقلابیون مسلمان و آزادی‌خواه منطقه و جهان چشم به انقلاب اسلامی دوخته‌اند وامروز افتخار و آرزوی رهبران و پیشقراولان حرکت‎های مردمی بوسه زدن بر بازوان رهبری است، شما مشغول چنگ اندازی به این چهره عزتمند و ایجاد تردید در این مسیر الهی هستید. حقیقتاً چه‌کسی از بی‌انصافی‌هایی که در حق انقلاب اسلامی و رهبری فرزانه آن کردید، احساس خوشنودی می‌کند و از سوی دیگر ببینید خریدار ادعاهای اهانت آمیز شما کیست؟

استکبار جهانی چقدر باید سرمایه گذاری کند تا چهره انقلاب اسلامی را تاریک و منکدر نشان دهد؟ این درد را به کجا بریم که شاهد باشیم کسانی امروز این خدمت را برای دشمن به رایگان انجام می‌دهند و سرمایه بزرگ افتخار دوران جهاد و ایثار را به‌ثمن بخس به معاندین نظام هدیه می دهند؟

برادر عزیز!

بیا با هم به گذشته سفر کنیم و دوباره با شهیدان بزرگی که افتخار هم‏سنگر بودن با آنها را داشته و داریم، همنشین شویم و با هم دهه اول انقلاب و با خمینی بودن را در خاطرمان مرور کنیم.

فتنه بزرگ جبهه نفاق و التقاط را در آغاز شکوفایی انقلاب شکوه‎مند اسلامی به یاد دارید؟

برآشفتن و اعتراض جبهه ملی و ملی‌گراها را از استقرار احکام الهی و ارزش‏های دینی و دعوت هر دو جبهه را تحت حمایت سران ملی مذهبی برای اردوکشی خیابانی علیه انقلاب اسلامی و احکام اسلام به یاد آوریم.

خیانت بزرگ کسانی را که خود را در حلقه اول یاران خمینی می‌دانستند و با همین پوشش به‌دنبال ضربه زدن به انقلاب بودند به خاطر آوریم، هنگامی که کودتای نوژه را طراحی کردند تا انقلاب اسلامی را با حذف ولی فقیه و جایگاه والای ولایت فقیه در نطفه خفه کنند.

همراهی و هم‌داستانی و حمایت عجیب یکی از شخصیت‌های مطرح مذهبی که عنوان (مرجعیت شیعه) را نیز با خود داشت، به یاد آوریم و با خیانت و جفای حاصل عمر امام(ره) به استاد خویش و انقلاب اسلامی به یاد آوریم و بگذاریم ناله غم‎گینانه حضرت امام در شکستن کمرش زیر بار جفای حاصل عمرش یک بار دیگر در گوش جانمان طنین اندازد و اشک بر دیدگان‏مان بنشاند. به‌راستی آن روزها یاران شهیدمان همت‌ها، باکری‌ها، خرازی‌ها، زین‌الدین‌ها و شما و ما در کدام سنگر بودیم؟

آیا بر امام(ره) برآشفتیم که چرا به منافقین و ملی‌گراها اجازه اردوکشی خیابانی نمی‌دهید؟

آیا نیش قلم بر صفحه دل امام نشاندیم که چرا حامی کودتای نوژه را که عمری در کسوت مرجعیت به سر برده است حصر خانگی کرده‌ای؟

آیا بر امام نهیب زدیم: چرا حاصل عمرت را به‌خاطر هم‌داستانی با بلندگوهای استکباری و اذناب داخلی آنها یعنی منافقان از خدا بی‌خبر، از خود رانده‌ای؟

نه، هرگز. ما بر اساس آموزه‌های اصیل اسلام ناب محمدی(ص) و تجربه تاریخی صدر اسلام آموخته بودیم‌: باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا به مملکت‎مان آسیبی نرسد لذا مردانه هم‎پای شهیدان در رکاب رهبر الهی خود ایستادیم و تا مرز جان‏فشانی حسرت یک لحظه جدایی از رهبر و امام خود را در دل دشمنان نشاندیم.

پس ای عزیز چه شده است که امروز، بر خلف صالح خمینی کبیر که همچون امام شهیدان سلوک می‌نماید و با خردمندی و فرزانگی کشتی انقلاب اسلامی را از طوفان فتنه‌ها به در می‌آورد و خار چشم دشمنان کوردل است، با تیر زهرآلود قلم خویش این‌چنین جفا روا می‌داری؟

به یاد بیاوریم در فتنه 88 که جنگ احزابی در برابر جبهه انقلاب اسلامی گشوده شد و حقد و کینه سه دهه انقلاب اسلامی تمامی معاندین را از استکبار جهانی و نظام سلطه گرفته تا منافقین کوردل، بهايیان، صهیونیست‌ها، اپوزیسیون خارجی و داخلی و همه جبهه باطل را به‌بهانه انتخابات به میدان آورد و بنا به اعتراف صریح دشمن اصل ماجرا برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود (گرچه ساده‌دلان بی‌بصیرت آن را به‌گونه‌ای دیگر تحلیل کردند) در نهایت مشاهده کردیم چگونه با رهبری و درایت آن حکیم بصیر، فتنه عظیم خنثی شد و دشمن به هزیمت رفت و بار دیگر بر همگان نشان داده شد که خامنه‌ای خمینی دیگر است.

برادر عزیز!

درد دیگری نیز بر دل‌های همسنگران‏تان سنگینی می‌کند، درد لبخند دشمن.

برگردید و بازتاب مقاله و مواضع خود را در رسانه‌های جبهه کفر و استکبار، نفاق و صهیونیسم جهانی مورد بررسی قرار دهید. آیا نمی‌بینید که ادعاهای شما را و نیش قلم‌تان، نوش جان آنان شده و لبخند رضایت بر لبان آنها نشانده است؟

حتماً می‌دانی لبخند رضایت دشمن چه تلخ است و در کربلا با امام حسین(ع) و حضرت زینب کبری(س) چه کرد؟

اما خوب است بدانی دردی که ما از تلخی لبخند رضایت دشمن می‌کشیم تنها ناشی از رضایت آنها از اهانت‌هایی که با قلم شما بر صفحه کاغذ نقش بسته است نیست.

چرا که آنها بسیار ناکسانی را در آستین دارند که می‌توانند هر زمان بخواهند قلم به دست مزدوری را به مأموریت بگمارند.

درد ما از تلخی لبخند رضایت دشمن، بدان جهت است که دشمن احساس می‌کند توانسته است از اهالی جبهه اهل حق به اسارت بگیرد. اسیری شما در جبهه کفر و نفاق برای ما از زهر نیش قلم‎تان سخت‌تر و آزار دهنده‌تر است لذا شما را دعوت می‌کنیم هم‏پای شاعر خوش‌ذوق بیایید به زیارت یار شهید تازه سفر کرده‌مان سردار شهید حسن تهرانی مقدم برویم و پیام او را از جایگاه عند ربهم یرزقون بشنویم و معیار حرکت امروز و فردای‏مان قرار دهیم، باشد تا در آن دنیا نیز توفیق همنشینی با خیل یاران شهیدمان را همچون این دنیا پیدا کنیم.

دیشب به خوابم آمد روح حسن چو نوری شأن شهید را او می‌گفت با چه شوری

اینجا ملاک عشق است پیمان با ولایت باید نمود پرواز تا مرز بی‌نهایت

مأوای ما شهیدان نزد حسین زهراست جز راه رهبری نیست راه سعادت و راست

والعاقبة للمتقین والسلام علی من التبع الهدی

تعدادی از هم‎رزمان دیروز سرداران شهید و منتقدین امروز شما و یاران بی بصیرت‌تان




دیپلماسی بیلبوردی با طعم دو پک قلیون

پرده اول

در روزگاری که اوباما مانند همیشه از روی میز بودن همه گزینه ها از جمله حمله نظامی علیه ایران سخن می گوید، شرمن نماینده آمریکا در مذاکرات 1+5 با وقاحت تمام عنوان می کند(فریب کاری جزی از دی-ان-ای ایرانیان است)دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم در خواب غفلت به سر می برد و تمام هم و غمش جمع کردن چند بیلبورد ضد آمریکایی شده است.

چندی پیش سازمان رسانه ای اوج با همکاری شهرداری تهران بیلبوردهایی با عنوان صداقت آمریکایی در تهران نصب کردند که نشان از روحیه فریبکاری و خودبرتربینی دولت آمریکا داشت.

اما ماجرا وقتی جالب میشود که مسئولان دولت از نشان دادن چهره واقعی آمریکا در اذهان عمومی آزرده خاطر میشوند و دستور جمع آوری این بیلبوردها را به شهرداری تهران میدهند تا بعد از دیپلماسی کمردرد شاهد رویکرد نوین دیگری در سیاست خارجی دولت راستگویان باشیم.

البته باید گفت که سررشته همه این قضایا به خاطره گویی های معروف پدر معنوی دولت یازدهم بر می گردد.

پرده دوم

وقتی در هنگام معرفی وزرای پیشنهادی دولت به مجلس برای سکانداری وزارت آموزش و پرورش با نام محمدعلی نجفی مواجه شدم بسیار نگران شدم.

نگرانی از بابت همه دانش آموزان و آینده سازان کشور چرا که کسی گزینه این وزارت مهم شده بود که اصولا میانه ای با نگاه فرهنگی و دینی با مقوله آموزش و پرورش نداشت و دیدگاه سیاست زده و جناحی را بر همه چیز ترجیح میدهد که عملکردش در فتنه 88 گویای همه چیز است که افاضاتی از جمله (برخی میگویند آموزش و پرورش ما غرب زده است در حالی که ای کاش این گونه بود چون تراز انسان غربی بالاتر از آن چیزی است که ما تربیت میکنیم) در کارنامه سیاه ایشان موجود است.

اما آخرین شاهکار رئیس این روزهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بر میگردد به برنامه پایش شبکه اول که جناب نجفی در مبحث قلیان کشیدن بانوان میگوید(حالا بنده با همسر یا دخترم رفتیم قلیان بکشیم دو پک هم آن ها بزنند چه مشکلی دارد)

و حقیقتا اکنون باید از نمایندگان محترم مجلس تشکر کرد که با رای به عدم صلاحیت نجفی برای وزارت آموزش و پرورش به همه دانش آموزان ایرانی رحم کردند تا خطری بزرگ از سر دانش آموزان کشور رد شود.

شهیدان و جانبازان فتنه۸۸ معذرت میخواهیم

   

شهیدان و جانبازان والا مقام فتنه۸۸

معذرت میخواهیم

معذرت میخواهیم از اینکه این روزها خبرهایی مبنی بر آزادی عاملان و جنایتکاران فتنه ۸۸ به گوشمان میرسد.

معذرت میخواهیم از اینکه عاملان ریخته شدن خون شما عزیزان بی آنکه به سزای اعمال خود در رویارویی با ارزشها و آرمانهای انقاب اسلامی برند به راحتی آزاد میشوند.

معذرت میخواهیم از اینکه کسانی که در جنگ نرم ۸ماهه دل رهبرمان را خون کردند شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه سر دادند مانند یزیدیان خیمه های حسینی را سوزاندند با آرامش خاطر به آغوش خانواده خود بازگشتند تا داغ از دست رفتن شما برای خانوادههایتان سنگین تر شود.

معذرت می خواهیم از اینکه رئیس جمهورمان از ادامه آزادی این جنایتکاران سخن می گوید و وزیر اطلاعات که باید وظیفه اش مقابله با جریانات معاند نظام اسلامی باشد تمام هم و غمش آزادی فتنه گران شده است.

معذرت می خواهیم از اینکه در دولت یازدهم همراهی و شعله ور کردن آتش فتنه از شرایط مسئولیت گرفتن در دولت شده است.

خلاصه معذرت می خواهیم که حقتان را در ادامه دادن راهتان ادا نکردیم.

و چرا این روزها به جای این همه سوال مزخرف در مورد ادامه آزادی فتنه گران کسی یادی از شما نمی کند؟

چرا با آزاد شدن این جنایتکاران بعضی به استقبال آنان می روند ولی کسی یادی از غربت خانواده های شما نمی کند؟

چرا کسی یادی نمی کند از  مادر و دختر شهیده ( سرور برومندو فاطمه رجب پور) که مظلومانه که در کنار حوزه 107 نینوا چادر از سرشان کشیدند و در روز 25 خرداد به دست فتنه‌گران به شهادت رسیدند.

و این قصه سر دراز دارد.

  gholam kabiri va zol alaa

 

صادق زیباکلام در مورد فرهاد دانشجو چه گفته بود؟

این روزها در دولت اعتدال تغییر اوتوبوسی مدیران دولت قبلی به امر رایج تبدیل شده است و در آخرین نمونه آن فرهاد دانشجو رییس دانشگاه آزاد در آستانه برکناریست.

اما چند وقت پیش صادق زیبا کلام مصاحبه ای را با خبرگزاری آنا را در مورد مدیریت دانشجو انچام داده است که یاد آوری آن در این روزها خالی از لطف نیست و ثابت میکند دوستانی که باشعار اعتدال و تدبیر وامید رای مردم را به دست آوردند چگونه علی رغم شعارهای قبلیشان با داس به ریشه کن کردن مدیران ارزشی می پردازند.

شاید این سرنوشت مدیرانی چون فرهاد دانشجو باشد که علی رغم سعه صدر و استفاده از همه سلایق سیاسی به دور از نگاه جناحی باید توسط کسانی  برکنار شوند که دوری از نگاه سیاسی در انتصاب مدیران را شعار خود قرار داده بودند.

آنا: شما بعنوان یکی از اساتید رشته علوم سیاسی، در دانشگاه آزاد هم تدریس می‌کنید و صاحب نظر هستید. از 8 اسفند 90 جعفر علی جاسبی پس از 29 سال از دانشگاه آزاد رفت و رئیس دانشگاه تغییر کرد و فرهاد دانشجو رئیس شد. از همان اول روزنامه‌های اصلاح طلب شروع کردند به تخریب وی و یکی از مسائلی که به آن خرده می‌گرفتند بحث تغییر و تحول های مدیریتی این دانشگاه بود در حالی که حدود 4200 مدیر در دانشگاه آزاد فعالیت دارند که تا الان حدود 60 تا 60 نفراز آنها تغییر پیدا کرده اند؛ آیا شما این تغییر و تحول ها را گسترده می بینید؟ شما بعنوان یکی از اساتید دانشگاه آزاد، کارکرد فرهاد دانشجو در این چندماه را چطور می‌بینید؟
 
زیباکلام: من در مورد فرهاد دانشجو چند تصور داشتم، اولین تصورم این بود که این سنت بدی که در جامعه ما وجود دارد و هرکس مدیر می شود ابتدا رئیس دفتر و منشی و آبدارچی‌اش را عوض می کند، در دانشگاه آزاد هم شکل می گیرد و تصورم این بود که وقتی دانشجو رئیس دانشگاه آزاد می شود یک زلزله 7 ریشتری در دانشگاه رخ می دهد؛ از علی آباد کتول، رئیس و منشی و آبدارچی عوض شوند تا واحدهای بزرگ این دانشگاه؛ اما این اتفاق نافتاد.
 
من اینجا باید در دلم از ایشان حلالیت بطلبم چون فکر می کردم این پروسه اتوبوسی آدم آوردن در دانشگاه آزاد غوغا خواهد کرد؛ اما حداقل ظرف این شش ماه گذشته این کار انجام نشده است و گفته می شود افرادی که آمدند افراد موجهی هستند البته خود من آنها را ندیدم.
 
*فکر می کردم اگر بعد از تعطیلات نوروز به دانشگاه علوم و تحقیقات بیایم دیگر کسی را نشناسم
 
* زمانی که زیباکلام شگفت‌زده شد!!
 
نکته دوم اینکه تصورم این بود وقتی دانشجو رئیس دانشگاه آزاد می شود شروع می کند به گفتن اینکه که جاسبی و رفقای او در این چند سال خوردند و بردند، نه تنها چنین مطلبی تا به امروز عنوان نشده و مطلب سخیفی را در مورد جاسبی نگفته بلکه چندین بار حتی از مدیریت جاسبی دفاع و تایید کرد که این هم حقیقتی است که باعث شگفتی من شد.
 
* با تغییر مدیریت دانشگاه آزاد فکر می‌کردم از پنجره به بیرون پرت بشوم
 
نکته سوم، شخصی است و مربوط به خود من است؛ من کسی بودم که همواره از سال 84 از مدیریت هاشمی رفسنجانی و جاسبی به تمام وجود در مقابل آقای زاکانی و سلیمی نمین دفاع کردم و مناظره های زیادی در رادیو تلویزیون و دانشگاه ها داشتیم. تصورم این بود که هنوز دانشجو در صندلی خیابان پاسداران جابه جا نشده باشد، یکی از اولین کسانی را که از پنجره به بیرون پرت بشه من باشم!
 
* جای دانشجو بودم زیباکلام را سربه زیر می‌کردم!
 
من خودم اگر جای دانشجو بودم حداقل این زیباکلام را سر به زیر می کردم!
 
نکته چهارم این است که معمولا وقتی مدیران جدید سرکار می آیند، بخشنامه می کنند که هرچی تا الان بوده لغو می شود اما دانشجو این کار را هم تا الان نکرده است.
 
الان شرایط بگونه‌ای ست که انگار مدیریت تغییر نکرده و ما در این شش ماه و در علوم تحقیقات همان کاری را کرده ایم که قبلا هم در زمان مدیریت آقای جاسبی انجام می دادیم.
 
مجموعه این موارد باعث می شود که من هیچ نکته منفی ای را در مورد فرهاد دانشجو نمی توانم ببینم و بگویم.
 
شاید چند وقت دیگر اگر مصاحبه کنید من نکات منفی ای به ذهنم برسد اما در این شش ماه در یک کلام رفتار بسیار معقول و آکادمیک از طرف دانشجو و تیمشان دیدیم و این عملکرد با توجه به اینکه دانشجو در یک دعوای سیاسی روی کار آمد بیشتر حائز اهمیت است.
 
* شاید هیئت امنا همچنان فکر می کند که با دانشجو در حال یک نبرد سیاسی است
 
آنا: به نظر می آید که هیئت امنای دانشگاه آزاد زیاد مقبولیت نشان نمی دهد و سعی ندارند با دانشجو همکاری کند؛ خوب رئیس هیئت امنا آقای هاشمی است و آقای میرزاده و امثال ایشان هم در هیئت امنا هستند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
 
* هیئت امنا در برابر "دانشجو" گارد گرفته است
 
زیباکلام: خوشبختانه یا بدبختانه من در حد و حدود هیئت امنا نیستم که بدانم چراهمکاری کردند و یا نکردند؛ چیزی که می دانم این است که شاید هیئت امنا در برابر دانشجو گارد گرفته است و شاید هیئت امنا همچنان فکر می کند که با دانشجو در حال یک نبرد سیاسی است.
 
با شناختی که از هاشمی رفسنجانی دارم معتقدم وی خیلی اهل دخیل کردن مناسبات سیاسی در این جور چیزها نیست، یعنی اگر وی احساس اطمینان و یقین کند که دانشجو نیامده است همه چیز را عوض کند و تغییر بدهد، معتقدم اولین گاردی که در برابر دانشجو باز خواهد شد، گارد هاشمی است و به تبع آن گاردهای دیگری هم در برابر دانشجو باز خواهد شد.

تبریک وزارت زنگنه به قوه قضاییه

(زنگنه دوباره وزیر شد) خبری که ناخوشایند بود تا وزیری که در دوران وزارتش با انواع اتهامات اقتصادی روبه رو بود و قرادهایی ترکمانچایی چون کرسنت و استات اویل را در کارنامه اش داشت دوباره به راس وزارت نفت بر گردد.

اما عجب آنجاست در پرونده ای چون استات اویل متهمان خارجی در دادگاههای نروژ و آمریکا محکوم میشوند حتی مدیران استات اویل با محکومیت در دادگاه نروژ استعفا می کنند یا پرونده قرارداد توتال در دادگاههای فرانسه در حال رسیدگیست و  پرونده کرسنت در دیوان لاهه مورد بررسی قرار می گیرد و عباس یزدان پناه دلال کرسنت در دوبی خود کشی هم می کند ولی در کشور ما متهمان داخلی به دلیل سوء مدیریت قوه قضاییه با وقاحت تمام وزیر می شود تا باز هم شاهد بازگشت مهدی هاشمی ها به راس بدنه مدیریتی کشور باشیم. 

 مهدی هاشمی نماینده زنگنه برای قرداد با شرکتهای خارجی که متهم به دریافت رشوه کلان از طرفهای خارجیست این روزها آزادانه در حال خوشگذرانیست و هیچ گونه واکنشی در قبال این مفاسد اقتصادی از سوی دستگاه قضایی صورت نمیگیرد و در حال  طرف داخلی حتی حاضر نیست که از مردم عذر خواهی هم بکند.

در این میان مقصر اصلی  قوه قضاییه است که در 8سال خانه نشینی زنگنه با عدم قاطعیت بر روی تمام قراردادهای مفسدانه زنگنه در دوران وزارتش سرپوش گذاشت تا شاهد بازگشت او باشیم.

شاید این سخن موافق زنگنه در روز رای گیری برای عدم صلاحیتش کافی بود.

دفاع رضا عبداللهی نماینده مردم ماه نشان به عنوان نماینده موافق زنگنه:

1500 میلیارد دلار را بنده برآورد کردم در هشت سال وزارت آقای زنگنه ارزش تولید نفت و گاز بوده است.

ممکن است دو درصد هم خطا باشد که سی میلیارد دلار می‌شود. چقدر رشوه گرفته و چه کسانی برده‌اند؟


امام خامنه ای(به مسؤولان خیرخواه در قوای سه‌گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد به نوعی همدستی با فاسدان و مفسدان‌ است.)

تایید مهدی هاشمی توسط بیژن زنگنه برای همکاری با شرکت‌های خارجی

کشف جسد شریک مهدی هاشمی در دبی قبل از به جریان افتادن پرونده کرسنت 

استات اویل حاصل ارتباط زنگنه و مهدی هاشمی بود

ردپای سه‌ دلال نفتی معروف در قراردادهای زمان زنگنه

مرگ مشکوک شاه‌کلید مفاسد نفتی در دوره اصلاحات

 

خداحافظ مردی از جنس مردم

دولت احمدی نژاد با وجود نقاط قوت و ضعف و شیرینی ها و تلخکامیها پایان یافت.

امروز که مراسم تنفیذ را میدیدم یاد سال ۸۸ افتادم  که در چه اوضاع فتنه گونی برگزار شدو جشن مردمسالاری ۸۸ را بعضی به پای هوای نفسشان  ذبح کردندودولت دهم در پایان مهلت مدارای هاشمی در چه اوضاع و احوالی تشکیل شد وچگونه امثال هاشمی که انتخابات ۹۲ را دموکراتیک میدانند حتی حاضر نشدند از شدت بغض وکینه در مراسم تنفیذ۸۸ شرکت کنند.

به هر حال عادت این جماعت اینست ولی ما به پیروی از مقتدایمان برای دولت یازدهم آرزوی موفقیت میکنیم

خسته نباشید به کینه توزیهای 8ساله سایت توکلی علیه دولت احمدی نژاد

بعد از سخنان آقا در تجلیل از خدمات دولتهای نهم ودهم سری به سایتهای خبری به اصطلاح اصولگرا زدم تا بار دیگر دیگر پی ببرم که سایتهایی چون الف و خبر آنلاین در کینه ورزی و دروغگویی نسبت به محاسن دولت دست کمی از کلمه جرس ندارند.

سایت الف توکلی که الحق والانصاف از ابتدای دولت نهم نقش معاند دولت را در سیاه نمایی را به خوبی بازی کرد بعد از سخنان آقا بار دیگر نشان داد که کینه ای عمیق دارد.

این شبه سایت دروغ پرداز سیاه نما با مقایسه سخنان آقا در پایان دولتهای هاشمی و خاتمی با احمدی نژاد نتیجه میگیرد که رهبر انقلاب در دولتهای قبلی از شخص روسای جمهور بر خلاف این دولت تجلیل کرده اند.

در حالیکه مقایسه سخنان رهبری در پایان دولت اصلاحات با این دولت دروغ گویی سایت الف را برملا میکند.

بیانات رهبر انقلاب در آخرین دیدار دولت خاتمی با ایشان


· در سالهاى گذشته من شاهد تلاش پُرحجم و جدى جناب آقاى خاتمى و شما برادران و خواهران در همه‌ى زمينه‌ها بودم؛ اين چيزى است كه ما بايد آن را نعمت بزرگى از نعم الهى بدانيم.

· لازم است از شخص جناب آقاى خاتمى هم صميمانه تشكر كنم. اين را به شما دوستان بگويم، به خود ايشان هم شايد بارها گفته‌ام؛ در طول هشت سالى كه ما با ايشان به‌طور مستمر و مداوم در ارتباط بوديم، رفاقت و صميميت ما با ايشان روزافزون بوده؛ خدا را شكر.

· ايشان در اين مدت تلاش متراكمى انجام دادند؛ ما شاهد بوديم و مى‌ديديم. در مقاطع زمانى مختلف، كشور و دولت و مسؤولان با حوادثى مواجه شدند، و ايشان در يكى از حساس‌ترين مراكز اين مواجهه قرار داشتند و صبر و تحمل كردند؛ ان‌شاءاللَّه خداى متعال اجر اين صبر و تحمل را خواهد داد.

· در ميان خصوصيات ايشان، اگر من بخواهم روى يكى از آنها تكيه كنم، اين است كه ايشان در همه‌ى اين مدت، دشمنانى را كه كمين كرده و خيز برداشته بودند، نااميد كردند. خيلى‌ها از سال ۷۶ - از اول تشكيل اين دولت - مى‌خواستند آقاى خاتمى را در موضع مقابله و مواجهه‌ى با نظام قرار دهند؛ خيلى هم تلاش كردند؛ ما شاهد بوديم. البته ريشه و مبنا و سلسله‌جنبان اين تلاشها در بيرون از اين مرزهاست؛ منتها كسانى هم متأسفانه همان انگيزه‌هاى فاسد و پليد را در داخل انعكاس مى‌دادند. خيلى تلاش كردند، اما آقاى خاتمى حقيقتاً مقاومت كردند. آن روزى كه ايشان اعلام كردند وقتى مى‌گويم «جامعه‌ى مدنى»، مراد من مدينةالنبى است - كه اتفاقاً ديروز يا پريروز در يكى از صحبتهاى ايشان من اين را خواندم - خيلى خلاف انتظار بعضى‌ها شد؛ لذا به ايشان حمله كردند و فشار آوردند.

· من هميشه در اين مدت شماها را دعا كرده‌ام. آقاى خاتمى را حداقل در هر شبانه‌روز يك بار دعا كرده‌ام؛ يعنى در تمام اين مدت شايد هيچ شب و روزى نبوده كه من شخص ايشان را دعا نكنم.)


بیانات رهبر انقلاب در آخرین دیدار دولت احمدی نژاد با ایشان

ما دوست داريم كه اين اظهاراتى كه امروز اينجا شد، به سمع مردم عزيزمان هم برسد؛ هم خواص و  كسانى كه اهل فنّند و آشنا هستند، مطلع شوند - چون بسيارى از اين مطالبى كه گفته ميشود، دوستان اينها را نميدانند؛ مىبينيم گاهى اوقات اطلاعات كافى و وافى ندارند - هم عموم مردم مطلع شوند و بدانند؛ اگرچه برخى از كارها جلوى چشم است. البته مخالفين و كسانى كه بىاطلاعند - بعضى از دستگاههاى رسانهاىِ خارجىِ مغرض، و گاهى بعضى در داخل - برخى از چيزهائى را كه جلوى چشم هم هست، انكار ميكنند. يعنى كارى انجام گرفته، جلوى چشم است، همه مىبينند، منعكس شده، اين را دوست دارند انكار كنند. كارى به اين نداريم كه حالا بعضىها ممكن است نگاه خوشبينانهاى يا دوستانهاى يا منصفانهاى نداشته باشند.

. هشت سال كار كرديد، تلاش كرديد، كارهاى خوبى انجام گرفت، تحمل زحمات كار شبانهروزى را شماها نشان داديد؛ يعنى ديده شد، احساس شد، همه فهميدند كه رئيس جمهور محترم و همكارانشان در دولت حجم كارشان بسيار بالا و پرشتاب نسبت به همهى دورههاى ديگر بود و هست؛ اين نقطهى برجستهاى است كه نبايد اين را ناديده گرفت. همهى كسانى كه ميخواهند دربارهى دولتها، دربارهى كابينهها، دربارهى رؤساى جمهور قضاوت كنند - چه پيش خودشان، چه در منظر عموم - و نظرى بدهند، خوب است به اين نكته هم توجه كنند: حجم كار بالا و تلاش خستگىناپذير و اعراض از آسايشها و آسودگىها و امتيازاتى كه معمولاً مسئولان كشورها در دنيا دارند؛ استراحت ميكنند، تفريح ميروند، امتياز ميگيرند؛ اينها را نخواستن، نديدن، طلب نكردن، امتياز بزرگى است كه اين دولت بحمدالله از اين امتياز برخوردار بود.

نكتهى ديگر هم كه در مورد اين دولت در طول اين هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره كردم، اين است كه اين دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگيرد و به آنها افتخار كند و آنها را در جامعه مطرح كند. يكى از كارهاى مهمى كه جبههى ضدانقلاب - چه انقلاب ما، و چه انقلابهاى ديگر - در طول تاريخ و در عرض دنيا داشتند و ميكردند، اين بوده است كه سعى كنند ارزشهاى انقلاب را كمرنگ كنند. به اينجا هم محدود نميشود؛ اول ارزشها را كمرنگ ميكنند، بتدريج آنها را محو ميكنند؛ اگر ميدان پيدا كنند، آنها را تبديل به ضدارزش ميكنند؛ اين كارى است كه در دنيا معمول است؛ اين را ما در تاريخ انقلابهاى دنيا مشاهده ميكنيم؛ و در انقلابهائى هم كه زمان خود ما - در طول اين عمر طولانىاى كه ما كرديم - ديديم و خبر شديم، اين را مشاهده كرديم. جبههى مقابل انقلاب و ضدانقلاب، شعارهاى انقلاب را هرگز فراموش نخواهد كرد؛ يعنى ميداند كه در اين روياروئى، در اين هماوردى، آن چيزى كه توانست جبههى انقلاب را پيروز كند و جبههى ضدانقلاب را به هزيمت وادار كند، در درجهى اول اين شعارها بود؛ كه هرچه شعارها پرمغز و جذاب و واقعى و براى مردم مفهوم و ملموس بود، كمك آن به پيشرفت انقلاب بيشتر شد. سعى ميكنند اين شعارها را بتدريج محو كنند، كمرنگ كنند.

 اين دولت اين شعارها را مطرح كرد، برجسته كرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار كرد؛ در مجامع جهانى، احساس شرم از انگيزههاى انقلابى و از اهداف انقلابى و از شيوههاى انقلابى نكرد؛ اين خيلى كار بزرگى بود.


باید به دروغ پردازان سایت الف متذکر شد که دلیل تشکر رهبر انقلاب از خاتمی در آخرین دیدار با دولت اصلاحات همان طور که که در سخنان ایشان آمده است مقاومت خاتمی درآن دوران در برابر خواسته های افراطیون اصلاح طلب بود که البته بعدها در فتنه 88 همین خاتمی جزء سران فتنه لقب گرفت و باید گفت که معیار حال کنونی افراد است ولی رهبری در دیدار با کابینه دولت دهم دلایل حمایت خود را کار بی وقفه و خستگی ناپذیر دولتهای نهم ودهم و بالا بودن حجم کارشان نسبت به دوران گذشته و همچنین برجسته کردن شعارهای انقلاب در این دوران 8 ساله است که از این دلایل میتوان متوجه تفاوت حمایتها از دولتها شد.


در پایان جا دارد به کینه ورزیهای 8ساله احمد توکلی و سایت دروغ پردازش دست مریزاد گفت زحماتی که حقیقتا بی بی سی فارس و جرس و کلمه و رادیو فردا به این خوبی از عهده اش برنیامدند.


پی نوشت 1:در این مطلب سعی در توجیه اشتباهات احمدی نژاد ندارم دولتهای نهم و دهم اشتباهات متعددی مانند افتادن در دام حلق انحراف دارند ولی باید به انصاف قضاوت کرد که تقاط قوت آن بر ضعفهای آن غلبه دارد و همین ، دلیل نمره قبولی آن از دستان رهبر انقلاب است.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

پاسخ به هفت شبهه انتخاباتی درباره جلیلی

همان روز که سعید جلیلی پای در ستاد انتخابات وزارت کشور گذاشت تا در پاسخ به مطالبات مردمی برای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شود، شبهات ناجوانمردانه‌ای مانند مین های دوره جنگ برای تخریبش در رسانه‌های وابسته به جریان زر و زور و تزویر کاشته شد تا شاید پای جلیلی با رأی بی منت مردم به پاستور نرسد.

شبهات متعددی در طول همین چند هفته منتشر شده که شاید پاسخ به آنها ضروری هم نبود اما از آنجا که توپخانه رسانه‌ای برخی رقبای انتخاباتی در کنار تهاجم سازمان یافته رسانه‌های بیگانه حجم انبوهی یافته و تا روز انتخابات قطعا بر شدت آن افزوده خواهد شد، به ناچار اشاره کوتاهی به برخی موارد آن می کنیم


ادامه نوشته

آشنایی با تیم اقتصادی دکتر جلیلی

۱-دکتر مسعود درخشان

مسعود درخشان در سال 1328 در تهران متولد شد. وي پس از اخذ كارشناسي اقتصاد از دانشگاه تهران در سال 1350 و انتخاب به عنوان فارغ التحصيل ممتاز رشته اقتصاد دانشگاه‌هاي كشور، براي تكميل معلومات دانشگاهي به لندن اعزام شد و مدارك كارشناسي ارشد و دكتراي اقتصاد را از دانشگاه لندن اخذ نمود. در سال 1357 به ايران مراجعت كرد و به تدريس در دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران پرداخت.

دكتر درخشان از سال 1370 به عنوان اقتصاددان ارشد دفتر مطالعات انرژي در لندن (I.B.E.S) و عضو هيأت علمي دانشگاه لندن مشغول به كار است. كتاب «اقتصادسنجي» ايشان، در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. وی را می‌توان يکی از نظريه‌پردازان اقتصاد اسلامی به شمار آورد.

كوشش‌هاي علمي ايشان در موفقيت دانشگاه‌ها و مراكز علمي جديد ايران مانند دانشگاه امام صادق علیه السلام قابل ملاحظه بوده است و می‌توان ايشان را پایه گذار رشته معارف اسلامی و اقتصاد در اين دانشگاه دانست و با وجود اينکه ايشان هم‌اکنون عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی هستند، تا کنون نيز حضور مؤثر و پررنگی در دانشگاه داشته‌اند.

 

 

۲-دکتر ابراهیم رزاقی

 ابراهيم رزاقى،  - اخذ مدرك ليسانس اقتصاد از دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران، 1348 - اخذ مدرك دكتراى تخصصى توسعه اقتصادى از دانشگاه سوربن پاريس، 1355 - عضو هيأت علمى دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران از سال 1356 به بعد - استاديار دانشگاه تهران از سال 1358  - دانشيار دانشگاه تهران -
تأليف مقالات متعدد تخصصى و علمى و تأليف كتاب هاى: 1- قراردادهاى نفتى يا اسناد خيانت  2- مدخلى بر اقتصاد انرژى (1358) 3- اقتصاد ايران (1368) 4- آشنايى با اقتصاد ايران 5- نقدى بر خصوصى سازى ايران  6- الگوى مصرف و تهاجم فرهنگى  و ترجمه كتاب «نتايج اقتصادى و اجتماعى مسابقه تسليحاتى». افزون بر چهار دهه به تحصيل، تحقيق، تدريس و تأليف در حوزه اقتصاد و توسعه اقتصادى پرداخته و كتاب اقتصاد ايران او همچون آينه تمام نماى اقتصاد كشور ما است.
 
 
 
۳-دکتر زاهدی وفا
 

رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) که دکتری اقتصاد خود را نیز از دانشگاه اتاوای کانادا دریافت کرده است و معاون وزیر اقتصاد در دولت نهم و عضو شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفتمی باشد در سوابق اجرایی خود ریاست دانشكده معارف اسلامي و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام از سال 82 تا کنون، معاونت وزارت امور اقتصاد و دارایی در دولت نهم ، نقش‌آفرینی جدی در طراحی طرح بزرگ تحول اقتصادی و حضور در مذاکرات هسته‌ای ژنو را به همراه دارد. این در حالی‌ست که وی سابقه تدریس در دانشگاه تورنتو،کارلتون و اتاوای کانادا را نیز در کارنامه خود دارد.زاهدی وفا که به تحقق الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت ایمان دارد برنامه های اقتصادی جدی برای دولت  آینده متصور است که آنها را متفاوت از برنامه های احمدی نژاد می داند.

 

 ۴-دکتر پرویز داوودی

دکتر داوودی در سال ۱۳۵۹ دکترای خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه ایالتی آیووا آمریکا دریافت کرده است. داودی استاد اقتصاد در دانشگاه شهید بهشتی و همچنین در گذشته مشاور و معاون اقتصادی رئیس قوه قضائیه بوده‌است.وی در کارنامه خود سوابق اجرایی چون معاون امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی ،عضو شورای پول و اعتبار بانک مرکزی ،عضو شورای مشورتی بررسی‌های اقتصادی ریاست جمهوری ،عضو هیئت امنای موسسه تحقیقات پولی و بانکی بانک مرکزی ،عضو کمیسیون شورای اقتصاد را دارد. 

دکتر داوودی همچنین عضو هیئت علمی و دانشیار رشته اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی ، مدیر گروه اقتصاد و عضو کمیته دکترای دانشکده امور اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی ،مدیر گروه اقتصاد موسسه آموزشی امام خمینی ،مدیر گروه اقتصاد و عضو کمیته دکترای دانشگاه تربیت مدرس،عضو شورای عالی و کمیته اقتصادی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها سمت، مدیر مسئول مجله پژوهش‌های اقتصادی مجله اقتصاد وزارت امور اقتصادی و دارایی  است و آثار مقاله های علمی متعددی در زمینه اقتصاد ایران تالیف کرده است.

 

 

 

 

 

 

 

 
 
 
 
 
 

اجماع گسترده بزرگان علم، فرهنگ، اقتصاد و مدیریت در حمایت از دکتر سعید جلیلی

  یکی از ظرفیت های ویژه دکتر سعید جلیلی در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری برخورداری از حمایت گسترده علما، نخبگان و اساتید حوزه های مختلف فرهنگ، اقتصاد و سیاست از کاندیدای جبهه گفتمان انقلاب اسلامی می باشد.

حال با توجه به موضع گیری بزرگان علم، فرهنگ، اقتصاد و مدیریت در روزهای گذشته در حمایت از پرچمدار گفتمان انقلاب اسلامی لیست اسامی آنان در ادامه می آید:




1- آیت الله علم الهدی(عضو مجلس خبرگان رهبری)
2- آیت الله رجبی(عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)
3– آیت الله موسوی جزایری(عضو مجلس خبرگان رهبری)
4- آیت الله مصباح یزدی(رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) - عضو مجلس خبرگان رهبری)
5 –آیت الله کعبی(عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم )
6- آیت الله زابلی
7- آیت الله خزعلی(عضو مجلس خبرگان رهبری)
8- آیت الله فیاضی(عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)
9- حجت الاسلام و المسلمین میرباقری(رئیس دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم)
10- حجت الاسلام و المسلمین حاجتی(مدیر حوزه علمیه خوزستان)
11- استاد اصغر طاهرزاده(استاد حوزه و دانشگاه)
12-حجت الاسلام مجتبی مصباح یزدی(عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره))
13- دکتر محمد سلیمانی(وزیر سابق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات)
14-حجت الاسلام و المسلمین نبویان(استاد حوزه و دانشگاه)
15- پرفسور مسعود درخشان(استاد دانشگاه امام صادق(ع) در رشته اقتصاد)
16- دکتر پرویز داوودی(معاون اول دولت نهم و استاد دانشگاه در رشته اقتصاد)
17- حجت الاسلام والمسلمین پناهیان(استاد خوزه و دانشگاه)
18- حجت الاسلام دکتر خسروپناه (رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه)
19- حجت الاسلام والمسلمین مومنی(خطیب توانمند و استاد حوزه های علیمه)
20- حجت الاسلام و المسلمین آقا تهرانی(استاد حوزه و دبیر جبهه پایداری انقلاب اسلامی)
21- دکتر باقری لنکرانی(وزیر سابق بهداشت و عضو ارشد جبهه پایداری)
22- حجت الاسلام و المسلمین آشتیانی(عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)
23- حجت الاسلام و المسلمین حسینیان(رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
24-دکتر محمد هادی همایونی(استاد دانشگاه و دکترای ارتباطات )
25- دکتر سعید زیباکلام(عضو هیأت علمی گروه فلسفهٔ دانشگاه تهران)
26- دکتر رضا روستا آزاد(رئیس دانشگاه صنعتی شریف)
27- دکتر محمد هادی زاهدی وفا
28- دکتر رضائیان(پدر علم مدیریت در ایران)
29- حجت الاسلام و المسلمین عالی(خطیب توانمند و استاد حوزه علمیه)
30- حجت الاسلام و المسلمین سقای بی ریا (معاونت پژوهشی موسسه امام خمینی(ره)
31- دکتر جواد کریمی قدوسی(عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی)
32- رحیم احمدی روشن (پدر شهيد مصطفي احمدي روشن)
33- دکتر علی اصغر زارعی( نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی)
34- یوسفعلی میرشکاک(نویسنده و شاعر انقلاب)
35- مهندس پرویز فتاح(وزیر سابق نیرو)
36- دکتر مسعود میرکاظمی(استاد دانشگاه و وزیر سابق نفت)
37- حجت الاسلام دکتر بهداروند(نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس)
38-علیرضا قزوه(شاعر انقلاب)
39-نادر طالب زاده(نویسنده و کارگردان)
40- فرج الله سلحشور(نویسنده و کارگردان)
41- مهندس سعید قاسمی(فعال فرهنگی و استاد دانشگاه)
42- گل علی بابایی(نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس)
43- حجت الاسلام سید مرتضی حسینی(نمایند مجلس)
44- دکتر مهدی کوچک زاده (استاد دانشگاه و نماینده مجلس)
45- دکتر ابراهیم رزاقی(استاد دانشگاه در رشته اقتصاد)
46- دکتر زهره طبیب زاده(نماینده مجلس)
47- دکتر فروغ نیلچی زاده(مدرس حوزه و دانشگاه و پژوهشگر خانواده)
48- دکتر فاطمه آلیا (نماینده مجلس)
49- مهندس حسن حمیدزاده(مدرس دانشگاه)
50- حمید داوود آبادی(نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس)
51- حجت الاسلام پژمان فر(رئیس مجمع نمایندگان خراسان‌رضوی)
52- شهریار زرشناس(پژوهشگر واستاد غرب شناسی)
53- دکتر ابراهیم فیاض
54- دکتر علی باقری(دکتری اقتصاد از دانشگاه امام صادق(ع) و معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی)
55- حاج مهدی سلحشور(مسئول کارگروه هیات مذهبی کشور)
56- دکتر حسن دانایی فرد(عضو شورای پژوهشی مرکز مطالعات مدیریت)
57-  دکتر سید قاسم الهاشمی(عضو برجسته جمعیت الوفاق بحرین)
58- بیژن نوباوه وطن(نماینده مجلس)
59- دکتر حسینعلی شهریاری(رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس)
60- دکتر فؤاد ایزدی(عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان)
61- دکتر محمد علی رامین
62- دکتر امیر حسین قاضی زاده(نماینده مجلس)
63- دکتر حسین کچوئیان(عضو هیئت علمی دانشگاه تهران)
64- مهندس عباس سلیمی نمین(مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران)
65- حجت الاسلام و المسلمین رهدار(استاد حوزه و دانشگاه)
66- مهندس سید مهدی هاشمی(نماینده مجلس)
67- سید ناصر حسینی(نویسنده دفاع مقدس)
68- مهندس محمد رضا اسکندری(وزیر سابق جهاد کشاورزی)
69- ابولقاسم جراره (نماینده مجلس)
70- مهدی محمدی(کارشناس مسائل بین الملل)
71- دکتر وحید یامین پور(استاد دانشگاه و کارشناس رسانه)
72- علی محمد مودب(شاعر انقلاب)
73- وجید جلیلی(فعال فرهنگی و کارشناس رسانه)
74- ابولقاسم طالبی(کارگردان سینما و تلویزیون)
75- حجت الاسلام حمید رسایی(نماینده مجلس) و ...


لازم به ذکر است که حمایت نخبگان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی از دکتر سعید جلیلی همچنان ادامه دارد و شخصیت های مختلف علمی، مذهبی و فرهنگی در حال اضافه شدن به این لیست می باشند.

منبع:598

چرا جلیلی اصلح است؟

این روزها و در هیاهوی انتخابات و در بین نامزدهای کنونی دکتر سعید جلیلی حائز ویژگیهاییست که به جرات میتوان گفت ایشان برای ریاست جمهوری اصلح هستند.

اما به واقع چه ویژگیهایی در گفتمان و شخصیت جلیلی وجود دارد که باعث میشود او را شایسته ترین و اصلح ترین فرد بنامیم. 

طرح از محمد خادمی

 

1-اخلاق مداری و دوری از حاشیه و عدم تخریب رقبا: ویژگی بارز گفتمان سعید جلیلی در روزگار جدایی اخلاق از سیاست در کشور تکیه بر گفتمان اخلاقی و ایجابی و دوری از مبنای سلبی است. تنها کاندیدایی که این روزها تنها گفتمان خود را معرفی می کند وبا وجود ترور شخصیت توسط رقیبان خود ، واکنش سلبی از خود نشان نمیدهد سعید جلیلیست.

اگر دولت دهم به دلیل افتادن در دام حاشیه ها از نگاه مردم نمره قبولی نگرفت گفتمان جلیلی را باید به نوعی طلیعه ای برای ورود اخلاق به سیاست این مرز و بوم دانست.

2-داشتن تیم اجرایی قوی و برنامه محوری در حوزه های مختلف:از نکات بارز در بررسی عملکرد جلیلی داشتن تیم تشکیلاتی قوی در حوزه های مهم چون اقتصاد و فرهنگ است.

افرادی چون دکتر داوودی ،دکتر درخشان ،دکتر زاهدی وفا،دکتر میر کاظمی در مقوله اقتصاد ، دکتر ابراهیم فیاض،یوسفعلی میر شکاک،نادر طالب زاده ،دکتر همایون ،وحید جلیلی و مجموعه جبهه فرهنگی انقلاب در حوزه فرهنگ به علاوه بزرگانی چون علامه مصباح و حجت الاسلام پناهیان و حجت الاسلام میر باقری و پتانسیل مجموعه هایی چون دانشگاه امام صادق(ع) و موسسه امام خمینی تنها نمونه هایی از وجود یک مجموعه همه جانبه اجرایی در اطراف جلیلی است که به واقع هیچ یک از کاندیدا دارای چنین تیم فرهنگی و اقتصادی نیستند.

در بحث برنامه محوری ، آقای جلیلی دارای 2برنامه شاخص برای دولت یازدهم در حوزه های مختلف هستند که برنامه خودشان را در سایت حیات طیبه می توانید ملاحظه کنید و برنامه جبهه پایداری هم چندی پیش رونمایی شد که نشان از رویکرد برنامه محور دکتر جلیلی دارد.

3-وامدار نبودن به جریانات سیاسی وکانون های فدرت و ثروت و حضور مستقل در انتخابات: در این ایام که خطر بازگشت اصولگرایی سنتی مافیایی به بدنه دولت حس میشود که در آن شایسته سالاری دیگر معنا ندارد و فقط پستهای دولتی میان احزاب متعدد اصولگرا تقسیم میشود ویژگی استقلال عمل دکتر جلیلی و عدم وابستگی او یک ویژگی منحصر به فرد است.

حتی شاهدیم با وجود نزدیگی گفتمان جلیلی به جبهه پایداری او حاضر نشد در زیر پرچم پایداری به عرصه انتخابات وارد شد و خود مستقل آمد تا وامدار هیچ حزب و گروهی نباشد و تنها وامدار مردم و انقلاب باشد.

4-مصداق نقاط قوت دولتهای نهم و دهم منهای نقاط منفی دولت: جلیلی مصداق واقعی تاکید رهبر انقلاب بر حفظ نقاط قوت دولت مانند سفرهای استانی،استکبار ستیزی و روحیه تهاجمی در سیاست خارجی ،عدالتخواهی،ساده زیستی و مقابله با مشی اشرافیگری  است .دکتر جلیلی همچنین با  نداشتن نقاط ضعف دولت  مانند حاشیه پردازیهای بی مورد،اطرافیان بی بصیرت و ناصالح،قانون گریزی،و لجاجتهای بی معنا  وزاویه داشتن با حلقه انحراف  در این انتخابات می تواند به گفتمان انقلاب اصالتی دوباره ببخشد.

5-اشراف کامل دکتر جلیلی برمسائل کشور به جهت درگیر بودن بادستگاهها و وزارتخانه های مختلف در حوزه های مختلف فرهنگی،اقتصادی،سیاسی در شورای عالی امنیت ملی:

یکی از شبهاتی که در مورد دکتر جلیلی مطرح میشود نداشتن سابقه مدیریت اجرایی است. 

در بحث ساختار اجرایی مدیریت در کشور هیچ تفاوتی بین ساختار وزارت علوم،وزارت آموزش و پرورش و یا وزارت خارجه وجود ندارد و هریک دارای سطوحی چون ریس اداره،اداره کل و معاونت است تابه سطح بالای وزارت میرسد.دکتر جلیلی جزء معدود کسانیست که در جمهوری اسلامی متناسب با رشته اش پیشرفت کرده است.جلیلی در تخصص خودش کارشناس،رئیس ادارهءمدیر کل،معاون وزیر و بعد هم دبیر شورای عالی امنیت ملی به عنوان اتاق بحران نظام معرفی می شود.

درفصل سیزدهم قانون اساسی به وظائف شورای عالی امنیت ملی اختصاص پیدا کرده است.
اصل یکصد و هفتاد و ششم: به منظور تأمین منافع ملی و پاسداری از انقاب اسلامی وتمامیت ارضی و حاکمیت ملی شورا ی عالی منیت ملی به ریاست رئیس جمهور با وظایف زیر تشکیل می گردد."

1 - تعیین سیاستهای دفاعی - امنیتی کشور درمحدوده سیاستهای کلی تعیین شده از طرف مقام رهبری  
2 -هماهنگ نمودن فعالیت های سیاسی،اطلاعاتی، اجتماعی،فرهنگی واقتصادی در ارتباط با تدابیردفاعی امنیتی
3 - بهره گیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی
اعضاءی شورا عبارتند از: - رؤسای قوای سه گانه -رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح-
مسئول امور برنامه و بودجه - دونماینده به انتخاب مقام رهبری-وزرای امور خارجه،کشور،اطلاعات وعالیترین مقام ارتش و سپاه
 مصوبا ت شورای عالی امنیت ملی بعد از تایید رهبری قابل اجراست.

شورای عالی امنیت ملی نهادی است که مسئول جمع بندی همه مسائل اساسی کشور است یعنی مسئول
 رصد و مونیتورینگ فضای کلی کشور است در همه حوزه ها و هر موضوعی که به امنیت کشور برمیگردد
 شورا در آن ورود می کند و برای اش تصمیم میگیردمثلا چون تحریم های اقتصادی می تواند امنیت کشور
 را تحت الشعاع قرار دهد شورا به آن ورود پیدا می کندو یامسئله هسته ای همین طور.

 اطلاعاتی دست اول به شورا وارد می شودبعد تجزیه و تحلیل می شود و بعد یک خروجی اطلاعاتی دارد که می شود مصوبه لازم الاجرای دستگاه های کشورمصوبه شورا بر هر قانون دیگری مقدم است.
 رئیس جمهور یا رئیس قوه قضائیه نمی تواند بگوید من اجرا نمی کنم. چون یک جمع بندی بوده که الان مصلحت
نظام این است و برای تامین امنیت کشوراین کارها باید انجام شود.
 از طرف دیگرمصوبات شورای عالی امنیت ملی مثل مصوبات شورای عالی انقاب فرهنگی یا دیگر مجموعه های غیر امنیتی نیستند که افراد عادی بتوانند از آن اطلاع کنند.به خاطر همین برخی سوالات در مورد توانایی های آقای جلیلی مطرح میشودکه نمی شود در آن خدمات آقای جلیلی به کشور به صورت مصداقی پاسخ گفت.

توضیح اجمالی آنکه در زمان ایشان شورای عالی امنیت ملی  فراتر از گذشته عمل کرد و در موضوعاتی نظیر فتنه، کنترل تحریم‏ها و... مسئولیت‏هایی کلیدی و محوری را عهده‏دار شد. اقتضای این مسئولیت‏ها جلسه گذاشتن با دستگاه‏ها و وزارتخانه‏های مختلف و مدیریت فضای کشور در حوزه مربوطه بود. این ورود ایشان در موضوعات مختلف موجب شکل‏گیری نوعی اشراف به مسائل گوناگون کشور شده است. به عنوان مثال با جدی شدن مسئله ارز و فساد بانکی ایشان پیگیر این مسائل بود و اکنون اشراف خیلی خوبی به مسائلی از این دست در کشور دارد. یا در مسئله دور زدن تحریم ها که از مهمترین مسائل امروز ماست یا موضوعاتی نظیر اقتصاد مقاومتی ایشان نقش آفرین بوده اند. در حوزه های دیگر مثل فرهنگ و... نیز ایشان ورود داشته و با دستگاه ها طی این مدت جلسه داشته اند.


بچه‌های مسجد عاقبت بخیر می‌شوند/تصویری قدیمی و منتشر نشده از دکتر جلیلی

سعید آقا از همان زمان، زبان انگلیسی‌اش خوب بود. او در کلاسهای تابستانی به ما زبان انگلیسی یاد می‌داد. دکتر یزدانی هم زبان عربی. دکتر عابدی کلاس خوشنویسی داشت. مهندس سلطانی ریاضی آموزش می‌داد، حجت‌الاسلام مهدوی احکام و معارف اسلامی و … خیلی‌های دیگر که آن موقع جوانهای 18 و 20 ساله بودند اما حالا دکتر و مهندس و روحانی و معلم هستند و مشغول خدمت به کشورشان.

سعید جلیلی خاطرات

قدس‌آنلاین- سید مصطفی حسینی راد: اینجا باغرود نیشابور است در دامنه‌های سرسبز بینالود. اردوی بچه‌های مسجد انصارالمهدی(عج) در سال ۱۳۶۶٫ در گوشه سمت چپ تصویر، دکتر سعید جلیلی جوان را می‌بینید که آن زمان ۲۲ سال داشته است. او که مانند دیگر بچه‌های مسجد، دایم بین سنگر جبهه و سنگر مسجد در رفت‌و‌آمد بود، چند ماه پیشتر، در سال ۶۵ در جبهه مجروح شد و پای راستش را از دست داد. یادم است کوه‌ها را به سختی و آهسته آهسته طی می‌کرد اما همراه بچه‌ها بود.

وقتی از او خواستیم امامت جماعت را بعهده بگیرد عذر آورد و گفت: پای من مشکل دارد، درست نیست من جلو بایستم. یکی دیگر از دوستان جلو ایستاد و نماز جماعت اقامه شد.

مسجد انصارالمهدی(عج) در چهارراه سیلو و دروازه ورودی منطقه بزرگ «طلاب» در مشهد مقدس واقع شده است. منطقه‌ای که به دلیل شهیدپرور بودنش شهرت ملی دارد. این منطقه و باز بخصوص چهارراه سیلو و پایگاه مقاومت شهید رجایی، به تقدیم بیشترین تعداد شهدا در شهر شهیدپرور مشهد مقدس، شهره است.

یادش بخیر، روزهای جنگ که ما کودک بودیم و ۸-۹ساله، کنار پدر به مسجد می‌رفتیم و آن موقع بزرگترهایمان همین بزرگمردانی بودند که جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و از پشت نیمکتهای دبیرستان و بعدها دانشگاه به پشت خاکریزهای دفاع از ناموس و آیین و شرف این سرزمین شتافتند.

سعید آقا، یکی از همین جوان‌ها بود. او در کنار سایر دوستان و بچه‌های محل که خیلی‌هایشان مانند شهید موسوی، به قول معروف توفیق پیدا کردند و شربت شهادت نوشیدند، یک پایشان جبهه بود و یک پایشان مسجد. وقتی هم پشت جبهه و در سنگر مسجد بودند، برای نسل بعد کار فرهنگی می‌کردند، کلاسهای احکام و عقاید و زبان عربی و انگلیسی می‌گذاشتند و گاهی هم مثل همین عکسی که می‌بینید بچه‌ها را به اردو می‌بردند. توی این کلاسها و اردوها چیزهای زیادی یاد گرفتیم. راستش را بخواهید هر چه الان داریم از روزهای خوب مسجد رفتن در کودکی و نوجوانی است. مسجد بود که شخصیت ما را شکل داد. مسجد بود که بهترین چیزها را به ما آموخت. با قرآن آشنایمان کرد و بچه‌های پاک و خوبی که هر کدامشان بعدها در گوشه‌ای مشغول خدمت شدند یا مانند سعید آقا باعث افتخار مسجد و محله و شهر و کشورشان.

سعید آقا با پیشنهاد شهید موسوی که از روحانیان جوان و فعال لشگر ۵نصر بود با همراهی، آقایان مهدوی، قاضی زاده، شهید کرباسی، یزدانی، حسینی و خیلی‌های دیگر که خدا یارشان باد، کتابخانه «شهید بیننده» را در مسجد انصارالمهدی(عج) بنیان نهادند. کتابخانه‌ای که هسته اولیه‌اش با کتابخانه شخصی شهید موسوی که از خانه به مسجد منتقل کرده بود شکل گرفت و بقیه هم کتابهای خانه‌هایشان را آوردند و این کتابخانه را تبدیل به یک مرکز جذب برای کودکان و نوجوانان و حتی جوانان محله کردند.

این کتابخانه بعدها با کمک آستان‌قدس رضوی توسعه یافت و اکنون با نام کتابخانه آیت‌ا… حاج شیخ مجتبی قزوینی، یکی از بزرگترین کتابخانه‌های شهر مشهد است.

یادش بخیر! حاج آقای جلیلی، پدر سعید آقا، مدیر دبستانمان بود. دبستان نواب صفوی. یک مدیر با کمالات به معنای واقعی. هنوز هم وقتی گاهی ایشان را در محله قدیمی می‌بینم احساس می‌کنم همه داستانهایی که توی کتابها درباره مدیران خوب مدرسه خوانده‌ام در شخصیت ایشان متجلی است. سالهاست که بازنشسته شده اما همان صلابت و مهربانی توأمان، در چهره‌اش دیده می‌شود.

سعید آقا از همان زمان، زبان انگلیسی‌اش خوب بود. او در کلاسهای تابستانی به ما زبان انگلیسی یاد می‌داد. دکتر یزدانی هم زبان عربی. دکتر عابدی کلاس خوشنویسی داشت. مهندس سلطانی ریاضی آموزش می‌داد، حجت‌الاسلام مهدوی احکام و معارف اسلامی و … خیلی‌های دیگر که آن موقع جوانهای ۱۸ و ۲۰ ساله بودند اما حالا دکتر و مهندس و روحانی و معلم هستند و مشغول خدمت به کشورشان.

بچه‌های مسجد عاقبت بخیر می‌شوند. این را پیش‌نماز مسجدمان حاج آقای یزدانی می‌گوید که خودش پدر شهید است و رزمنده سالهای دفاع مقدس.

حالا سعید آقا، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده ارشد هسته‌ای کشورمان شده است. برای همه بچه‌های مسجد باعث افتخار است. شاید هم خدا بخواهد و به او مسؤولیتهای بزرگتر بدهد…

نصایحی که ای کاش احمدی نژاد به آن ها عمل می کرد

روزهایی پایانی دولت دهم هر روز غم انگیز تر از قبل در  حال سپری شدن است. گفتمان امام و رهبری جای خود را داده است به سخن از انسان کاملی که همراه او چاوزها رجعت می کنند. این روزها بیشتر از اینکه از زبان رییس جمهور سخنی از تورم و حل مشکلات گرانی باشد، سخن از بهار است.

اما به واقع چه شد که دولتی که می توانست مانند دولت نهم در مسیر احیای گفتمان انقلاب حرکت کند و رهبری و مردم را از عملکردش راضی نگه دارد به این گونه اسیر حاشیه ها شد و خط انحراف مانع جهتگیری مردمی و انقلابی آن شد و حتی در مواقعی از صراط مستقیم انقلاب فاصله گرفت.

امام خامنه ای در دیدار با اعضای دولت در سالهای 87و 88 دو توصیه مهم مطرح نمودند که اگر احمدی نژاد به آن ها عمل می کرد مطمئنا امروز سرنوشت او در ماههای پایانی دولت دهم به این گونه نبود و هواداران واقعی او از او فاصله نمی گرفتند و دولت دهم به پاتوق حلقه انحرافی بدل نمی شد.

1-یك توصيه‌ى ديگر اين است كه بهانه هم دست ديگران ندهيد. من مى‌بينم متأسفانه گاهى بهانه‌هايى هم از طرف خودِ شما داده ميشود كه اين را هم بايستى توجه كنيد كه بهانه هم دست ديگران ندهيد؛ مراقبت كنيد؛ حزم كنيد. و گفت: «اتّقوا من مواضع التّهم». مواظب باشيد، مراقبت كنيد؛ ؛ براى خودتان و براى دولت مسئله درست نكنيدو براى جنجال‌آفرينى‌ها - كه كسانى دنبالش هستند - بهانه ندهيد.(دیدار با هیات دولت در سال 87)

2-هر كس به اسلام و عظمت اسلام علاقه‌‌‌‌‌‌مند است، هر كس دلبسته‌‌‌‌‌‌ى امام بزرگوارمان هست، بايد شكرگزار باشد اين نعمت بزرگى را كه خداى متعال به ما داد. شماها البته، بيشتر هم بايد شكرگزار باشيد كه مسئوليت بر دوش شماست؛ بخصوص آقاى رئيس جمهور بيش از ديگران بايد شكرگزار باشند. و هم شاكر باشيد. هم مغتنم بشماريد و هم بر اثر اين شكرگزارى، تواضعتان را بيشتر كنيد. مفتخر باشيد به رأى مردم، مستظهر باشيد به رأى مردم؛ اما مغرور نشويد، كه اگر خداى نكرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاطهاى گوناگونى را در پيش پاى خودمان خواهيم ديد. مراقب باشيد؛ اين از آن دامهاى بزرگ شيطان است. معمولاً بعد از پيروزى‌‌‌‌‌‌هاى بزرگ، خطرهاى بزرگ وجود داردو سياسيونى كه در مسند قدرت نشسته‌‌‌‌‌‌اند، از اين پيروزى بزرگى كه در عرصه‌‌‌‌‌‌ى سياسى برايشان پيدا شد، بر اثر اين حادثه مغرور نشوند: «و ما رميت اذ رميت و لكنّ اللَّه رمى‌‌‌‌‌‌»؛.(دیدار با هیات دولت در سال 88)




آقای ضرغامی خطا کردید!!!

اقدام بي‌سابقه رييس رسانه ملي در برگزاري نشست با برخي از كانديداهاي احتمالی رياست جمهوري و انتشار گسترده آن در بخش‌هاي مختلف خبري را می توان نقطه تاریکی در عملکرد ضرغامی در دوران عملکردش بر صدا و سیما دانست.

اما نکته ای که نباید از آن غافل شد این دیدار انتخاباتی رییس صداوسیما قبل از تایید نامزدها توسط شورای نگهبان در تضاد کامل با فرمایشات رهبر انقلاب است و باید آقای ضرغامی پاسخگو باشد که چگونه با توجه به ادعای ولایتمداری  با پیروی نکردن از سخنان آقا همان خطای سال 88 را تکرار می کند.

رهبر انقلاب در سال 88 در دیدار با نخبگان با انتقاد از  تبلیغات پیش از موعد انتخاباتنی در صداوسیما فرموده بودند :

(در همین قضایاى انتخابات، خوب، تبلیغات انتخاباتى مثلاً باید یک ماه یا بیست روز قبل از شروع انتخابات انجام بگیرد؛ اما از پیش از عید نوروز تبلیغات انتخاباتى شروع شد! همین تلویزیونى هم که مورد انتقاد بعضى از دوستان است، متأسفانه منعکس میکرد. بنده موافق هم نبودم. این را هم شما خیال نکنید که حالا بنده چون رئیس صدا و سیما را انتخاب میکنم، همه‌ى برنامه‌هاى صدا و سیما را مى‌آورند، دانه دانه بنده نگاه کنم، امضاء کنم. نخیر، از خیلى از برنامه‌هاى صدا و سیما بنده راضى هم نیستم؛ از جمله، از همین من راضى نبودم که از سه ماه قبل از انتخابات - انتخابات بیست و دوم خرداد بود - از ماه اسفند، بلکه زودتر از اسفند، بعضى از سفرهاى تبلیغاتى و حرفهائى که زده شد و تظاهراتى که میشد و مجادلاتى که انجام میگرفت، از تلویزیون پخش شود، که متأسفانه تو تلویزیون پخش شد؛ به خاطر همین، که یعنى ما آزاداندیشیم! اینها توهم است؛ این جنجال‌آفرینى در داخل کشور است. جنجال فکرى غیر از مباحثات صحیح است(.


آقایان صراط نیوز چرا دروغ می گویید؟

امرور در سایت صراط در ذیل تیتر (حامیان هتک حرمت سید حسن چه کسانی بودند)به یک مطلب کذب و محیر العقولی برخورد کردم و برایم مسجل شدم که این شبه سایت خبری چطور اخلاق را فدای مقاصد سیاسی خود می کنند و به صراحت تمام دروغ می گوید.

این سایت در مورد فیلم منتشر کرده در مورد برهم زنندگان سخنرانی لاریجانی نوشته است

(فیلم یاد شده چهره تعدادی از بر هم زنندگان سخنرانی لاریجانی که بر حسب اتفاق در سلسله نشستهای بصیرت برگزار شده در شهر مقدس قم نیز حضور داشتند به تصویر کشیده شده بود و علیرغم اینکه صراط اتهامی در این خصوص به جبهه پایداری وارد نکرده بود، واکنش سرآسیمه و آمیخته به عصبانیت اعضای جبهه پایداری و سایتهای زنجیره ایی حامی این گروه حکایت از آن داشت که ظاهرا ضمیر مرجع خود را یافته است)

در حالی که تنها مرور قسمتهایی از این فیلم سازی ناشیانه ی صراطیها اثبات می کند هدف اصلی آنها از ساخت چنین فیلم کذبی اتهام انتساب اعمال خلاف شرع عده ای در سخنرانی لاریجانی به جبهه پایداریست در حالی که در همین فیلم صحنهای از سخنرانی حجت الاسلام ذوالنور در سلسله همایش های بصیرت قم پخش می شود که ایشان هیچ ارتباطی به پایداریها ندارد ودر ثانی برگزار کنندگان  همایش های بصیرت چه ارتباطی به جبهه پایداری دارد و حال سایت صراط نیوز به دروغ منکر انتساب فیلم به پایداریها میشود.

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این دروغهای بزرگ یا گناهان رسانه ای برای تخریب جریانهای سیاسی متاسفانه در کشور ما دامنه دار است.

امام خامنه ای در بیانات نوروز ۹۱ در حرم رضوی در این ارتباط می فرمایند
 (اين رسانه‌هاى الكترونيكى و اينترنتى متأسفانه موجب شده است كه افراد بى‌محابا عليه يكديگر حرف بزنند، بد بگويند. بايد از طرف مسئولين كشور براى اين هم يك جورى تدبير بشود. ولى عمده اين است كه خود ما مردم، خودمان را مقيد كنيم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقيد كنيم به قانون. )

آقایان صراط نیوز

امیرالمومنین(ع):( هیچ بدی و زشتی بدتر از دروغگویی نیست.)  بحارالانوار جلد 72 صفحه 259 حدیث 23

همیشه پای ایران در میان است

آرگو محصول کمپانی صهیونیستی برادران وارنر به کارگردانی بن افلک بازیگر نقش تونی مندز و جاسوس اعزامی سیا به تهران در فیلم و تهیه کنندگی بازیگر مشهور هالیوود جرج کلونی است.

آرگو داستان فرار 6 مامور سفارت آمریکا در جریان تسخیر لانه جاسوسی از سفارت و پنهان شدن در سفارت کانادا در تهران است که در این میان یکی از ماموران سیا در پوشش یک شرکت فیلمسازی وارد تهران شده و موفق به خارج کردن دیپلماتهای آمریکایی از ایران می شود.

اکران این فیلم در سال پایانی دور نخست ریاست جمهوری اوباما و تعطیلی همزمان سفارت کانادا در تهران بلافاصله پس از نخستین نمایش آرگو در جشنواره تورنتو بر این نکته تاکید دارد که کاخ سفید همچنان تلاش می کند از ابزار هالیوود برای تاثیرگذاری بر فضای داخلی آمریکا و همچنین فریب افکار عمومی استفاده کند.

به واقع آرگو چه شاخصه هایی دارد که  اسکار و گلدن گلوب  را تصاحب می کند و  در گیشه سینمای آمریکا جز پرفروش ها قرار می گیرد و اینگونه سیاستمدارن آمریکا بی محابا به حمایت از آن می پردازند و حتی بیل کلینتون و همسر اوباما در جشنواره های گلدن گلوب و اسکار آرگو را ستایش می کنند.

اگر بخواهیم از لحاظ محتوایی دلایل توجه  اسکار و سیاستمداران آمریکا به آرگو را بررسی کنیم چند مولفه مهم حایز اهمیت است که لازم است به آن اشاره شود.

1-فرار از حقیقت: یکی از حوادثی که در تاریخ سیاسی آمریکا تاثیر ناگواری داشته است واقعه انقلاب اسلامی ایران و به تبع آن تسخیر لانه جاسوسی در سال 58 است که حتی از عوامل اصلی کنار رفتن کارتر کارتر از قدرت و روی کار آمدن ریگان است.

یکی از اهداف اصلی آرگو مشغول سازی افکار عمومی به جریانی حاشیه ای در جریان تسخیر سفارت و در نتیجه فرار از حقیقتی است که این روزها بیشتر از همه آمریکایی ها را با وقایعی چون بیداری اسلامی و حرکتهای ضد امپریالیستی حیات خلوت سابق آمریکا یعنی آمریکای لاتین به واسطه صدور آرمانهای ایدئولوژیک انقلاب اسلامی  به باتلاق سقوط نزدیک می کند.

35 سال پیش و در مقطعی که نظام بین الملل زیر نگین آمریکا و شوروی تعریف شده بود ناگاه چند جوان دانشجو همه ابهت و اقتدار آمریکا به سخره می گیرند و امروز با گذشت بیش از 3دهه از این حادثه تلخ برای آمریکایی ها آنان برای رهایی از این رسوایی دست به ساخت فیلمی چون آرگو می زنند و حقارت را به جایی می رسانند که از فرار زبونانه و خفت بار 6 دیپلمات جاسوس آمریکایی حماسه ای در ژانر قهرمانانه و سلحشورانه می سازند.

تمامي تلاش هاي هاليوود طي 3 دهه گذشته صرف بازتوليد آن اقتدار پوشالي و به سخره گرفته شده توسط جوانان دانشجو شده است. آرگو آخرين آن بود. پيش از اين فيلم هايي نظير «بدون دخترم هرگز» و «300» و «ايرانيوم» نيز در چارچوب بازتوليد همان اقتدار به سخره گرفته شده و استتار آن تحقير بين المللي تهيه و اكران شده بود.

مطمئن یاد آوری وقایعی چون شکست سهمگین آمریکا در جریان عملیات برای آزادی گروگان ها به واسطه طوفان شن طبس آنقدر برای آنان آزاردهنده است که مجبور می شوند برای فریب افکار عمومی به پوشاندن حقایق متوسل شوند.

2-جعل واقعیت :بعضی از سکانس های آرگو آنقدر پیش پا افتاده و خیالبافانه است که مخاطب عادی را نیز بهت زده می کند.  اتصال کاغذهای رشته شده دیپلماتهای جاسوس توسط چند کودک در یکی از صحنه ها یا چهره های کاریکاتوری از مردم و نظامیان ایران نمی تواند هیچ شکی باقی نمی گذارد که بن افلک(کارگردان ) برای تحریف تاریخ  و ساخت فیلم مورد نظر سازمان سیا از اصول اولیه فیلنامه تخطی کرده است.

تاریخ گواه این است که مردم ایران با وجود دشمنی با دولت و حکومت آمریکا هیچ گاه حتی در روزهای تسخیر لانه جاسوسی به مردم آمریکا هیچ تعرضی نکرده اند و حتی به دستور حضرت امام  جاسوسان دیپلمات سیاه پوست و زن آزاد می شوند ولی در فیلم سعی می شود با پوشاندن این حقایق چهره خشن و منفی از مردم ایران ارائه شود.

همچنین در فیلم وانمود می شود که گویا تنهاگناه آمریکاییها و دلیل اصلی تسخیر سفارت ،پناه دادن آمریکا به محمدرضا پهلوی است در حالی که سفارت آمریکا در تهران به عنوان مرکز تجدید سازمان کودتای آژاکس
(28 مرداد 32) و همچنین ستاد آسیای جنوب غربی سازمان سیا به حق لانه جاسوسی نام گرفته بود و اگر در آن سالها تسخیر نمی شد اینده انقلاب درخطر فروپاشی بود و امام با توجه به جمیع جهات واقعه  تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامیدند.

3-اعتراف ناخواسته: آرگو این نکته را به جهانیان یادآوری می کند که سازمان سیا برای جاسوسی هیچ ابایی ندارد که از روش هایی چون خبرنگاری یا فیلمسازی ودیپلماسی در جهان استفاده کند و این روش مرسوم حکومت آمریکا برای مقابله با کشورهای مستقل است.


ساخت آرگو در هالیوود با فیلمبرداری در مقابل دکورهای عظیم و پر خرج در حالی رخ داده که دستگاههای فرهنگی ایران طی 3 دهه اخیر تمایلی به مطرح کردن موضوع تسخیر لانه جاسوسی نداشته اند و از پرداختن به آن غفلت کرده اند وحال سینمای آمریکا این واقعه تاریخی را با و لحن دلخواه خود برای مردم جهان تعریف می کند.

اما نکته ای که در پایان باید گفت و بودجه های چند میلیونی هالیوود برای ساخت فیلم های ضد ایرانی آن را اثبات می کند اهمیت و نقش بی بدیل ایران در معادلات منطقه و جهان  است که اینگونه کاخ سفید و ابزارهای فرهنگی آن به هجوم همه جانبه علیه انقلاب اسلامی می پردازند.





شاخص های سینمای تراز انقلاب اسلامی


سینما به عنوان موثرترین هنر برای انتقال مفاهیم انقلاب اسلامی همواره در تاریخ انقلاب دارای نقشی مهم و بارز بوده است.
رهبرمعظم انقلاب با اشاره به اهمیت سینما می فرمایند:( هنر سينما بلاشك يك هنر برتر است؛ يك روايتگر كاملاً مسلط - كه هيچ روايتگرى تاكنون در بين اين شيوه‌هاى هنرىِ روايت يك واقعيت و يك حقيقت، تا امروز به اين كارآمدى نيامده - و يك هنر پيچيده و پيشرفته و متعالی که براى كشور يك ضرورت و يك نياز است)1
اما به واقع چه نسبتی میان سینما به عنوان یک هنر مدرن و اصالتا غربی با آرمانهای الهی انقلاب اسلامی وجود دارد؟
شهید سید مرتضی آوینی در این مبحث می گوید(سينما رسانه اي عظيم است كه مي تواند منشأ تحول فرهنگي باشد و متأسفانه ما از اين واقعيت غفلت كرده ايم . همه امكانات حياتي بشر، اعم از تكنولوژي، علم يا هنر بايد در خدمت تعالي انسان باشد، به سوي آن نهايتي كه انبياي عظام مي خواهند. فيلم و سينما نيز جدا از اين اصل براي ما معنايي ندارد. بر ما تقليد از غربي ها روا نيست، چرا كه تاريخ ما در امتداد تاريخ غرب نيست. ما عصر تازه اي را در جهان آغاز كرده ايم و در اين باب، اگر چه سينما يكي از مواليد تمدن غربي است، لكن در نزد ما و در اين سير تاريخي كه با انقلاب اسلامي آغاز شده، صورت ديگري متناسب با اعتقادات ما خواهد پذيرفت)2
امروزه باید به صراحت گفت که بعد از گذشت 33سال از انقلاب اسلامی با معیار حضرت امام از هنر به عنوان دمیدن روح تعهد در انسانها هنوز نتوانسته ایم به هنر انقلابی و آرمانی در عرصه سینما دست پیدا کنیم اگر چه امروز بارقه هایی از امید با ورود نسل جدید سینماگران انقلاب در بین اهالی هنرانقلاب پیدا شده است ولی در کلیت سینما هنوز ارزشهای انقلاب حاکم نشده است.
امام خامنه ای در بحث عدم تاثیرگذاری آرمانهای انقلاب در مقوله هنر می فرمایند:
(تیغِ انقلاب، در هیچ جبهه‌اى کُندتر از جبهه‌ى روشنفکرى و هنر نبود)3
در این مجال قصد داریم تا با بررسی شاخص های سینمای تراز انقلاب برگرفته از سخنان حضرت و رهبر معظم انقلاب به سنجش موقعیت کنونی بپردازیم.
ادامه نوشته

 

مداحی حاج منصور ارضی به مناسبت 9دی

وصیتنامه شهید مجید پازوکی

با سلام به بلندای آفتاب و گرمای محبت عشق؛ عشق به همه خوبی ها ، به مهدی (عج) آن ماه پنهان و خمینی روح بلند خدا که پدری خوب بود و بر خامنه ای رهبر صابران بعد از پیامبر (ص)

یا زهرا ؛ فدای مظلومیت شویت امیرالمومنین و لب عطشان حسین(ع) . ای مادر حسن و ای جده سادات ، ای حوض کوثر، ای فریاد رس عباس در کربلا ، ادرکنی ادرکنی ادرکنی ؛ الساعه الساعه الساعه؛  العجل العجل العجل.

به حق خون علی اصغر و آه زینب ؛ به خون چشم مهدی در یوم عاشورا، خدایا هر چه از شهرت فرار کردم ، شهرت به سراغم آمد.

آیا کسی که از کاروان شهدا جامانده، لیاقت سربلند کردن دارد؟ کسی که در دریای معنویت جنگ مردود شده، دیگر روی عرض اندام دارد که بیاید و خاطره بگوید؟

ای امام زمان عزیز، تو را قسم به خون دوستان شهید، از ما بگذر که تقصیر کردیم.

ای پدر بزرگ ملت، مرا ببخش که کمکاری کردم و شایسته سربازی تو نبودم....

 والسلام- غلام ونوکر بچه های فاطمه(س)، مجید پازوکی

 

 


گلایه 10سال پیش اصغر فرهادی از سیاه نمایی و وطن فروشی فیلمهای چشنواره پسند

چند روز پیش به طور اتفاقی با روزنامه قدس 20 بهمن 81 صفحه 8 برخورد کردم که اخبار جشنواره فیلم فجر سال 81 را پوشش می داد.

اما نکته ی جالب ، صحبتهای اصغر فرهادی در جشنواره آن سال بود که با عملکرد امروزش 180 درجه تفاوت دارد.

در جلسه نقد و بررسی فیلم رقص در غبار اصغر فرهادی می گوید:(بیشتر انرژی من صرف این شد که فیلم نه تجاری صرف و نه جشنواره پسند از کار درآید. نمی خواستم فیلمم جزو همان فیلمهایی باشد که وطن فروشی می کند. ما اگر چه به وضعیت موجود انتقاد داریم ولی شکایت بردن به غیر بی انصافی است.

یکی از عوامل یکی از همین فیلمهای اینچنینی می گفت کارگردان سر صحنه به هرچه دیوار می رسیدئیم می گفت دیوار را سیاه کنید تا در نگاه بیگانگان همه چیز ما زشت و سیاه تصویر شود.) 

و این است حکایت اصغر آقای ما که دیروز از سیاه نمایی فیلمهای چشنواره پسند و وطن فروشی انتقاد می کرد و امروز ...



از کاریکاتور شرق تا بیدارباش

هفته دفاع مقدس یکی از فرصتهاییست که می توان برای نشر فرهنگ

جبهه در سطح جامعه آز آن بهره برد.

امسال در این هفته شاهد دو اتفاق ناخوشایند در حوزه مطبوعات و سیما

بودیم که نشان داد نه تنها در انتقال مفاهیم دفاع مقدس به نسل سوم موفق

عمل کرده ایم بلکه گاهی اوقات مسیر را کاملا عکس و توهین آمیز

پیموده ایم.

1-کاریکاتور موهن شرق نشان داد که اگر اصلاح طلبان مجالی

برایشان باشد در همان راه روزنامه های زنجیره ای دوران دوم خرداد

و هتک حرمت های موهن به مقدسات حرکت می کنند.


2-امسال در تلویزیون به مناسبت هفته دفاع مقدس شاهد پخش سریال

بیدار باش بودیم که بعد از سریال همچون سرو شاهد به تصویر کشیدن

اتفاقاتی بودیم که با آرمانهای دفاع مقدس کیلومترها فاصله داشت.


فردی با اسم مضحک  گرزین (انتخاب چنین اسمی برای یک رزمنده

جای سوال دارد)با گروه تئاتر به جبهه آمده و در آنجا دختر مورد علاقه

اش را پیدا می کند و قصد ازدواج را با او دارد و در نهایت به

فرماندهی مقر هم انتخاب شدو در پایان فیلم به به اسارت در آمد.

داستانی جنگی با درام عشقی به سبک فیلمها و سریالهای ایرانی با پایانی

آبکی بازهم به همان سبک، جملاتیست که می توان در وصف این

سریال گفت.

نمیدانم این سریال با درونمایه طنز و با بازیگرانی چون مجید صالحی

و امیر نوری می خواست چه چیزی را آز آرمانهای هشت سال دفاع

مقدس به جامعه انتقال دهد.

 تنها خنداندن مردم و گفتن ذکر مقدس یا علی(ع) به آن سبک که

متاسفانه و از روی جهل و عدم نظارت مدیران سیما در جامعه رواج

پیدا کرده و در نهایت به هدر دادن پول بیت المال در مورد چنین

سریالهای سخیفی می تواند گویای این باشد که هنوز در مورد نشر

ارزشهای دفاع مقدس بعد از حدود بیست سال بعد از پایان جنگ در

اندر خم یک کوچه ایم.

در پایان باید گفت از کارگردانی چون کاوری بعد از فیلم نفوذی بسیار

انتظار بیشتری داشتیم.

امام هادی (ع) در کلام رهبرمعظم انقلاب

پادگانی به نام سامرا
حضرت هادى عليه‌السّلام چهل‌ودو سال عمر كردند كه بيست سالش را در سامرا بودند؛ آن‌جا مزرعه داشتند و در آن شهر كار و زندگى مى‌كردند. سامرا در واقع مثل يك پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان كه از.. سمرقند و از همين منطقه‌ى مغولستان و آسياى شرقى آورده بود، در سامرا نگه دارد. اين عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمى‌شناختند و از اسلام سر در نمى‌آوردند. به همين دليل، مزاحم مردم مى‌شدند و با عرب‌ها - مردم بغداد - اختلاف پيدا كردند.

در همين شهر سامرا عده‌ى قابل توجهى از بزرگان شيعه در زمان امام هادى (عليه‌السّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره كند و به وسيله‌ى آنها پيام امامت را به سرتاسر دنياى اسلام - با نامه‌نگارى و... - برساند. اين شبكه‌هاى شيعه در قم، خراسان، رى، مدينه، يمن و در مناطق دوردست و در همه‌ى اقطار دنيا را همين عده توانستند رواج بدهند و روزبه‌روز تعداد افرادى را كه مؤمن به اين مكتب هستند، زيادتر كنند.

امام هادى همه‌ى اين كارها را در زير برق شمشير تيز و خون‌ريز همان شش خليفه و على‌رغم آنها انجام داده است. حديث معروفى درباره‌ى وفات حضرت هادى عليه‌السّلام هست كه از عبارت آن معلوم مى‌شود كه عده‌ى قابل توجهى از شيعيان در سامرا جمع شده بودند؛ به‌گونه‌يى كه دستگاه خلافت هم آنها را نمى‌شناخت؛ چون اگر مى‌شناخت، همه‌ى‌شان را تارومار مى‌كرد؛ اما اين عده چون شبكه‌ى قوى‌يى به‌وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمى‌توانست به آنها دسترسى پيدا كند.
30/05/1383
در زمان امام هادی شیعه قدرت گرفت
شيعه در دوران حضرت هادى و حضرت عسكرى (عليهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه‌روز وسعت پيدا كرد؛ قوى‌تر شد.
30/05/1383
معلمی كه شاگرد شد
حديثى درباره‌ى كودكى حضرت هادى است، كه نمى‌دانم شنيده‌ايد يا نه؛ وقتى معتصم در سال 218 هجرى، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ايشان از مدينه به بغداد آورد، حضرت هادى كه در آن‌وقت شش ساله بود، به همراه خانواده‌اش در مدينه ماند. پس از آن‌كه حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانواده حضرت پرس‌وجو كرد و وقتى شنيد پسر بزرگ حضرت جواد، على‌بن‌محمد، شش سال دارد، گفت اين خطرناك است؛ ما بايد به فكرش باشيم. معتصم شخصى را كه از نزديكان خود بود، مأمور كرد كه از بغداد به مدينه برود و در آن‌جا كسى را كه دشمن اهل‌بيت است پيدا كند و اين بچه را بسپارد به دست آن شخص، تا او به عنوان معلم، اين بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بياورد.
 
اين شخص از بغداد به مدينه آمد و يكى از علماى مدينه را به نام «الجنيدى»، كه جزو مخالف‌ترين و دشمن‌ترينِ مردم با اهل‌بيت عليهم‌السّلام بود - در مدينه از اين قبيل علما آن‌وقت بودند - براى اين كار پيدا كرد و به او گفت من مأموريت دارم كه تو را مربى و مؤدبِ اين بچه كنم، تا نگذارى هيچ‌كس با او رفت و آمد كند و او را آن‌طور كه ما مى‌خواهيم، تربيت كن. اسم اين شخص - الجنيدى - در تاريخ ثبت است. حضرت هادى هم - همان‌طور كه گفتم - در آن موقع شش سال داشت و امر، امر حكومت بود؛ چه كسى مى‌توانست در مقابل آن مقاومت كند.

بعد از چند وقت يكى از وابستگان دستگاه خلافت، الجنيدى را ديد و از بچه‌يى كه به دستش سپرده بودند، سؤال كرد. الجنيدى گفت: بچه؟! اين بچه است؟! من يك مسأله از ادب براى او بيان مى‌كنم، او باب‌هايى از ادب را براى من بيان مى‌كند كه من استفاده مى‌كنم! اين‌ها كجا درس خوانده‌اند؟! گاهى به او، وقتى مى‌خواهد وارد حجره شود، مى‌گويم يك سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو - مى‌خواسته اذيت كند - مى‌پرسد چه سوره‌يى بخوانم. من به او گفتم سوره‌ى بزرگى؛ مثلاً سوره‌ى آل‌عمران را بخوان؛ او خوانده و جاهاى مشكلش را هم براى من معنا كرده است! اين‌ها عالمند، حافظ قرآن و عالم به تأويل و تفسير قرآنند؛ بچه؟!

ارتباط اين كودك - كه على‌الظاهر كودك است، اما ولى‌اللَّه است؛ «وآتيناه الحكم صبيّا»  با اين استاد مدتى ادامه پيدا كرد و استاد شد يكى از شيعيان مخلص اهل‌بيت!

آقای زاکانی برایتان متاسفم

متاسفانه تهمت ها و افتراهای های زاکانی علیه جبهه پایداری در جلسه انصار

حزب الله  چنان مشهود بود و آزارم داد که که وادار شدم چند خطی در جواب او

بنویسم.

1-( زاکانی با بیان اینکه محصولی در آن زمان کار اقتصادی انجام می داد و طبق

گفته خودش سال 84 حدود 450 میلیون تومان خمس داده است گفت: فعالیت

های اقتصادی ایشان اشکالی ندارد اما بحث ما اینجاست که آن روزی که همه در

صحنه بودند و با جریان دوم خرداد مبارزه می کردند دوستان جبهه پایداری کجا

بودند؟)

نکته جالب آنجاست که دوستان همان مباحثی را مطرح می کنند که در انتخابات

دهم امثال شیخ بی سواد اصلاحات شبیه آن را علیه محصولی بیان می کرد.

محصولی ثروت مشروعی به دست آورده که ثروت او نه هیچ ارتباطی با جبهه

پایداری دارد و نه استفاده ای از ثروت او شده است.

 البته خوب شد  فردی چون صادق محصولی پیدا شد تا از این طریق علیه

جبهه پایداری صحبت شود که اگر از از وی اختلاسی در زمانی که وزیر کشور بود

پیدا می‌شد، او  از کره ماه آویزان می‌ شد.

اما در مورد اینکه دوستان پایداری در 2خرداد کجا بودند که این سخن از یک نماینده

مجلس بعید است.

 مبارزه فکری و فرهنگی علامه مصباح و شاگردانشان در حاکمیت تجدیدنظر طلبان

،افشای نقش اصلاح طلبان در قتل های زنجیره ای توسط روح الله حسینیان،

بازگویی  و بصیرت بخشی حمید رسایی در دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر و

نقش دکتر الهام در سمت سخنگویی شورای نگهبان در بستن راه وزارت کشور

خاتمی برای تقلب بزرگ و دیگر فعالیتهای اعضای شاخص جبهه پایداری

که گفتن آن وقتی دیگر می طلبد تنها بخش کوچکی از فعالیتهای اعضای شاخص

جبهه پایداری در دوران 2خرداد است.


2-( آیت الله مصباح می فرمایند انحراف از فتنه خطرناک تر است اما برخی از

دوستان این جبهه این جریان را قبول ندارند. ما می گوییم این اشکال به دوستان

پایداری وارد است که در مقابل چیزی که از فتنه بدتر است سکوت کرده اند؟)


به شخصه من که متوجه نشدم سکوت دوستان پایداری در برابر انحراف یعنی چه؟

وقتی همه اعضای جبهه پایداری علیه جریان انحرافی موضع می گیرند رسانه های

شاخص این جبهه مانند رجانیوز،پرتو و 9دی جریان انحراف را محکوم می کنند بعضی

اعضای این جبهه به خاطر انحراف از دولت کنار گذاشته می شوند باز سکوتی که

زاکانی می گوید چه معنایی دارد؟


3- (آن ماههای اول که صحنه خطر داشت این دوستان کجا بودند؟ زمانی که کوی

دانشگاه ملتهب بود این افراد در کدام دانشگاه حضور می یافتند؟)


 این تهمت بزرگ بسیار آزارم داد. وقتی به شخصه شاهد بودم که امثال رسایی و

کوچک زاده و حسینیان و الهام و علامه مصباح و شاگردانشان برای دفاع از ولایت از

جان و مال خود می گذشتند و برای روشنگری  به دانشگاههای کشور می رفتند در

حالی که بعضی اصولگرایان فهمشان هنوز در حد دعوای احمدی نژاد و موسوی

بود.همان زمانی که وقتی آقا ندای این عمار سر می داد و مساله اصلی را ظلم

سران فتنه به نظام قلمداد می کردند بعضی اصولگرانمایان در مجلس  به دنبال

کهریزک و کوی دانشگاه بودند.

البته  از آقای زاکانی که عدم موضعگیری شفاف قالیباف در فتنه 88 را منکر می 

شودانتظار دیگری نیست.

حالا جالب آنجاست که قالیباف روشنگری کرده و حسینیان و رسایی و کوچک زاده

سکوت

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل


4-زاکانی افزود: (هفته گذشته آقای حسینیان پشت تریبون رفت و هر چه خواست

راجع به بنده گفت و تهمت زد. علت این اظهارات نقدی بود که در نشریه پنجره در

خصوص ایشان نوشته شده بود.)


نکته جاب آن جاست که دوستان دروغ نامه و فحاشی های خود را علیه حسینیان

به نقد تعبیر می کنند ولی حتی حاضر نیستند به نامه موهن خبرگزاری مهر اشاره

ای کنند.

اندر احوالات غم انگیز I FILM

پنجشنبه شب به طور اتفاقی مشغول تماشای برنامه ای در I FILM به نام گپ

شدم.کاری بود از رامبد جوان پیرامون بازیگری و حواشی پیرامون آن.

قسمت اول برنامه با حضور رامبد جوان و همسرش و  اشکان خطیبی برگزار شد.

اما فاجعه آمیزترین قسمت برنامه آنجا بود که جوان چگونگی آشنایی  اشکان

خطیبی را با همسرش پرسید و او با اکراهی از ترس پخش نشدن این قسمت از

جوابش گفت : با هم دوست بودیم.

و این است داستان غم انگیز ودر عین حال خنده دار I FILM که قرار بود شبکه ای

باشد برای صدور فرهنگ اسلامی و انقلابیمان به کشورهای عرب زبان.


امام روح الله:اهميت راديو- تلويزيون بيشتر از همه است. اين دستگاهها

دستگاههاى تربيتى است؛ بايد تمام اقشار ملت با اين دستگاهها تربيت

بشوند؛ يك دانشگاه عمومى است. دانشگاهها دانشگاههاى موضعى

است، اين يك دانشگاه عمومى است يعنى دانشگاهى است كه در تمام

سطح كشور گسترده است.

امام خامنه ای:امروز صدا و سيما نقش بسيار مهم و همچنين تكليف

بزرگى دارد. شما دوستان عزيز هم كه يكى از حساس‌ترين بخشهاى صدا

و سيما در دست شماست، نقش بسيار مهمى در حال و آينده‌ى

كشورتان داريد. ما صدا و سيما را عمده‌ترين مركز هدايت فكرى ميدانيم.

اينكه امام گفتند دانشگاه بزرگ كشور است، نخواستند تعارف كنند؛ حقيقتاً

همين جور است؛ يك دانشگاه بزرگ است. ما ميخواهيم از اين قله، از اين

سرچشمه، زلال معارف درست الهى و انسانى و سياسى و درسهاى

گوناگون زندگى به سمت مردم سرازير شود؛ اين آن انتظار ماست از صدا

و سيما. خوب، حالا شما ببينيد در اين عرصه چه كار ميخواهيد بكنيد.


پ ن : چند روز پیش مشغول خواندن کتاب نسیم تقدیر سعید عاکف بودم حکایت

زمستان عاکف را نیز چند وقت قبل خوانده بودم راستش را بخواهید احساس شرم

می کنم از اینکه اسرای دلیرمرد ما چه شکنجه ها و فجایع رقت باری را به جان

خریدند و امروز صدا و سیمای ما به جای آنکه  محفلی باشد برای انتقال فرهنگ بی

نظیر دفاع مقدس به نسلهای سوم و چهارم انقلاب تبدیل شده است به ...


تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل


سوم تیر 84  احیاگر آرمانهای فراموش شده انقلاب اسلامی

دیروز در سایت جهان با مطلبی برخوردم با عنوان گفتمان انقلاب

اسلامی؛ سوم تیر یا 22 بهمن؟ که سعی در القاء این نکته دارد

 که تاکید جبهه پایداری بر 3 تیر انحرافی بزرگ است که

باعث فراموشی آرمانهای 22 بهمن می شود.

در این مجال پاسخی که می توان به این بحث داد که سوم تیر 84 به

نوعی احیاگر آرمانهای فراموش شده انقلاب اسلامی در 16 سال

دولتهای اصلاحات و سازندگی است.

بزرگترین اهمیت انتخابات  84 زنده شدن شعارهایی چون

استکبارستیزی وعدالتخواهی است که از بطن انقلاب برخاسته بود و

اگر شاید اتفاق دیگری در آن انتخابات می افتاد به طور کلی انقلاب از

جاده اصلی منحرف می شد.

 

البته این روزها همان شعارهای ناب 3 تیر با حضور جریان نفوذی و

انحرافی در بدنه دولت دهم در حال فراموشی است.

 

..

نکته مهم صحبتهای طالبی در هفت

یکی از نکاتی که بعد از دیدن قلاده های طلا به ذهنم خطور کرد و از قضا یکی از

سوالات فراستی را در هفت شامل می شد این بود که چند نفرجاسوس و سلطنت

طلب و منافقین واراذل و اوباشی که در قلاده ها به آن پرداخته شده چطور می

توانستند این گونه نقش تاثیر گذاری را در فتنه 88 بازی کنند و آیا طالبی نباید

گسترده تر به این مبحث می پرداخت؟

ولی وقتی دیشب در هفت با جواب طالبی روبه رو شدم از پاسخش خوشم آمد

پاسخی داشت مستند بر یک تحلیل تاریخی و سیاسی همه جانبه.

می گفت وقتی خواص جامعه ازمراجع دینی و سیاستمداران و هنرمندان وبه طور

کلی و تاثیرگذاران جامعه به علت دنیاگرایی وسکوت از روی تزویر از موضع حق با

صراحت دفاع نکنند و یا دوپهلو موضع بگیرند که هوای حق و باطل را باهم داشته

باشند جامه دچار انشقاق و از هم پاشیدگی می شود که اندک  آشوبگران و

فرصت طلبان می توانند نظم جامعه را مختل کنند وحتی نظام را با خطر

براندازی مواجه کنند.


مثالهای دقیقی زد از حکومت امیر المومنین و امام حسن گفت که چگونه با وجود در

فرمانروایی الهی به علت کوتاهی خواص و عدم وحدن مردم به مظلومیت ولی

منتهی شد.

از کودتای 28 مرداد گفت که دولت قدرتمندی مثل مصدق که در تهران آن روزگار در

میتینگ های خود چند ده هزار نفر را جمع می کرد با آشوبگری شعبان بی مخ و

دارو دسته اش سقوط می کند.

 و در نهایت اصل کلامش را گفت که چگونه در 78 می خواستد باز هم مقاصد خود را

بر ولایت تحمیل کنند ولی این بار آقایمان با شجاعت وعلی وار گفت که وقت صلح

حسنی نیست بلکه این بار حسینی هستیم و عاشورایی پای انقلاب ایستاده ایم.


فرازی از  کشتی پهلو گرفته

هیچکس آیا توانسته است غم فاطمه را – سلام الله علیها – در سوگ پدر به تصویر بکشد، جز ناله های بیت الاحزان فاطمه؟

در اندوه جگرسوز علی علیه السلام در مواجهه با فاطمه ی میان در و دیوار و گاه شستن صورت نیلی و بازوی کبود فاطمه، هیچ هنرمند عارفی توانسته است مرثیه بسراید آنچنانکه از عمق رنج آدمی در چروک های پیشانی علی علیه السلام خبر دهد و وسعت غم های خلقت را در پهنای اشک علی بشناسد و بشناساند جز باز اشک پنهانی علی؟

هیچ کس را یارای آن بوده است که آلام محض زینب را به هنگام دیدار سر برادر بر بام نیزه ها بیان کند، جز خون جاری از سر مبارک زینب؟

اگر زینب سلام الله علیها با مشاهده ی سر برادر، حسین، روحی فداه، سلامت سر خویش را تاب آورده بود و سر بر ستون کجاوه نکوبیده بود، چه کسی عشق را، درد و هجران در آفرینش تفسیر می کرد؟

اینها دردهایی است که نویسنده را – اگر احساس داشته باشد – خاکستر می کند و فلم را – اگر به تعداد درختان عالم باشد – می سوزاند و دفتری به پهنای گیتی را آتش می زند.

سوز اشکهای فاطمه، هنوز پای عارفان را در بیت الاحزان او سست می کند و کمر ابرار را می شکند و آتش به جان اولیاء الله می اندازد.

معاذ الله که رشحه ی هیچ قلمی بتواند با اشک سوزناک علی به هنگام شستن پیکر فاطمه برابری کند. کجاست اسماء؟

از او بپرسید، فرشتگانی که در اشکهای آن هنگام علی به تبرک غسل می کردند، بال و پرشان نسوخت؟

فرازی از کشتی پهلو گرفته

اسکار پیشکش سارکوزی ، وزارت خارجه آمریکا و اربابان صهیونیستتان

 


"اما حقیقت این است كه كسب توفیق در جشنواره های خارج از كشور ارزشی را اثبات نمی كند. آنها به تكنیك محض جایزه نمی دهند و راهشان نیز با ما متفاوت است. تكنیك و محتوا را نیز نمی توان از یكدیگر تفكیك كرد و چون اینچنین است، پر روشن است كه آنها كدامین فیلم ها را خواهند پذیرفت. كسی مخالف شركت در جشنواره های خارج از كشور نیست، اما آنچه كه اصلا در شأن ما نیست، شیفتگی و مقهوریت و مرعوبیت در برابر آنهاست.
آیا فیلم هایی كه به فستیوال های خارجی می روند نباید بویی از حقیقت انقلاب اسلامی و معتقدات ما داشته باشند؟ ... و تو گویی این بیماری اصلا همه گیر است، چرا كه در زمینه هنرهای تجسمی نیز هنوز كه هنوز است، تابلوهایی برای شركت در بی ینال های خارجی انتخاب می شوند كه رنگ و بویی از انقلاب و مردم و جنگ ندارند و بعضا مخالف با آرمان های غایی جمهوری اسلامی و انقلاب هستند.
ما باید بنشینیم و یك بار برای همیشه تكلیف خود را بفهمیم. به راستی این همه هیاهو برای چیست؟ هیاهوی بسیار برای هیچ و یا حتی كمتر از هیچ؟"

سید شهیدان اهل قلم

صف کشی زر ،زور و تزویر در برابر جبهه پایداری

در گرماگرم فضای انتخاباتی مجلس نهم بی گمان با تخریب گسترده جبهه پایداری به دلیل قرارگرفتن در محدوده ممنوعه کانون قدرت و ثروت خاطران انتخابات 84 و شکست زر،زور و تزویر در اذهان عمومی به یادآورده می شود.

ائتلاف مدعیان اصولگرایی با کانون های قدرت و ثروت در به وجود آوردن بداخلاقی های انتخاباتی نشان داد که پایداری براصول هزینه های گزافی دارد که باید برای رسیدن به گفتمان حقیقی انقلاب اسلامی آن را پرداخت.

در این مقاله قصد داریم تا مروری داشته باشیم بر تخریبهای جریان مدعی اصولگرایی علیه جبهه پایداری


1-سانسور خبری گسترده: مجموعه ای از مطبوعات و سایتهای خبری این روزها با با سانسور اخبار جبهه پایداری به مقابله گسترده با این گفتمان می پردازند.                                                                          

مطبوعاتی چون همشهری،تهران امروز،اطلاعات،جمهوری اسلامی،قدس،خراسان و سایتهایی چون نسیم،جهان،الف،فردا،تابناک،مشرق و ...تنها مشتی از خروار است که به تقابلی کم نظیر با جبهه پایداری دست زده اند.
 


2-تخریب:موج تخریب گری تا آنجا پیش رفته است که این روزها بعضی رسانه های حامی جبه متحد با وقاحت اعضای جبهه پایداری را به حمایت از جریان انحرافی متهم میکنند حال آنکه افراد یادشده به خاطر مقابله با جریان نفوذی از دولت کنار رفته اند و یا از منتقدان اصلی و اولیه خط انحرافی بودند.
این نوع تخریب ها به این گونه  موارد ختم نمی شود متاسفانه حتی اهانت به اعضای شاخص  جبهه پایداری به رویه ثابت بعضی سایتها تبدیل شده است.

3-اخراج:اخراج طلبه شیرازی به دلیل حمایت از جبهه پایداری آغازی بود بریک ائتلاف گسترده که نشان از وارد شدن جبهه پایداری به محدوده ممنوعه داشت.
با عزل حجت الاسلام پژمانفر از معاونت حوزه علمیه خراسان به دلیل قرار گرفتن در لیست جبهه پایداری ثابت شد حامیان سنتی فتنه گر یزرگ اکبرهاشمی در خراسان رضوی به سرگردگی تولیت آستان قدس رضوی به صف حامیان جبهه متحد پیوسته اند تا مدعیان اصولگرایی با پشتیبانان هاشمی در یک جبهه قرار بگیرند



4-بازداشت:دستگیری و بازداشت سعید ذاکری دبیر سیاسی 9دی به دلیل نقد ساکت بزرگ فتنه 88 علی لاریجانی مطمئنا نشان ازعدم تحمل نقدپذیری و نفوذ بالای لاریجانی در قوه قضاییه است.
ای کاش صراحت وقدرتی که قوه قضاییه در برخورد با حامیان جبه پایداری و منتقدان لاریجانی داشت  به همان گونه با فرزندان هاشمی برخورد می کرد.

تاریخ 33ساله انقلاب اسلامی نشان از رویارویی همیشگی زر،زور و تزویر باگفتمان حقیقی انقلاب اسلامی دارد و به به امید آنکه 12 اسفند به عنوان روز به یادماندنی شکست کانونهای قدرت و ثروت و حامیان تزویر در تاریخ ثبت شود.

«ذاکری» در "انفرادی" است/ چرا با نویسنده هتاک روزنامه اطلاعات برخورد نشد

حجت‌الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس و مدیرمسئول هفته‌نامه ۹ دی در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس در خصوص پیگیری‌های خود در خصوص بازداشت محمدسعید ذاکری گفت‌: متاسفانه هنوز بعد از چهار شب آقای سعید ذاکری، طلبه فاضل و انقلابی و یکی از نویسندگان و خبرنگاران رسانه‌های انقلاب در بازداشت بسر می‌برد.

وی افزود: علی‌رغم پیگیری‌های زیادی که تا الان داشته‌ایم‌، دادگاه ویژه روحانیت پاسخ و توضیحاتی درباره ‌این دستگیری نداده است.

نماینده مردم تهران ‌بازداشت و زندانی کردن ذاکری را غیرقانونی خواند و اضافه کرد: ‌روز گذشته بعد از پیگیری‌های متعدد از مسئولان زندان اوین متوجه شدم که این طلبه فاضل و انقلابی در بند 204 انفرادی زندان اوین نگه داشته می‌شود.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد که  یادداشت 9 دی در دفاع از حریم رهبری و انتقاد از علی لاریجانی بوده است.

رسایی تأکید کرد: این برخوردها با یک نشریه که امروز جریان فتنه و انحراف از آن بغض و کینه به دل دارند، معنی خوبی ندارد.

وی گفت‌ که در یادداشت 9 دی به هیچ کس توهین نشده است.

مدیر مسئول هفته‌نامه 9دی خاطرنشان کرد: چطور در مورد یادداشت توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات که همزمان با 19 دی منتشر شده بود، هیچ برخوردی با نویسنده یادداشت و مدیر‌مسئول روزنامه که یک روحانی است، نشد!‌ دادگاه ویژه روحانیت فقط آقای دعایی را دعوت کرد و پس از چند سئوال از وی موضوع را رها کرد. چرا با روحانیونی که در فتنه 88  همراه فتنه‌گران بودند، هیچ برخوردی نشد تا جایی که امروز برخی از همان فتنه‌گرانی که عکسشان با سنگ و چوب و دسبند سبز منتشر شده بود، در برخی از شهرها کاندیدای انتخابات شده‌اند.

حمید رسایی با بیان اینکه این رفتارها باعث دلشکستگی نیروهایی انقلابی که مدافعان حقیقی نظام هستند، خواهد شد، تاکید کرد: هفته‌نامه 9 دی نشریه‌ای است که در برابر قانون سر تعظیم فرود می‌آورد اما وقتی برخوردهای تبعیض‌آمیز دیده می‌شود، نمی‌توان چیزی نگفت و از باب امر به معروف و نهی از منکر باید سخن گفت.

نماینده مردم تهران گفت‌: امیدوارم دستگاه‌های ذیربط این موضوع را مورد پیگیری قرار دهند.